منشور حقوق بشر کوروش کبیر «یاوه بزرگ»؟

25 اوت 2008: پس از آن که این نوشته را در ماه ژوییه 2008 در اینجا گذاشتم، با پروفسور ویسهوفر و دکتر گالاس تماس گرفتم و دیدگاه های آنها را جویا شدم. پس از خواندن نوشته زیر پاسخ آنها را در اینجا بخوانید.

نویدار

======================

هفته نامه «اشپیگل» چاپ آلمان در شماره 28 سال 2008 نوشته ای به نام «فرمانروای قلابی صلح» به قلم ماتیاس شولتس Matthias Schulz منتشر کرده است. در این نوشته نویسنده می گوید که کوروش پیام آور صلح و حقوق بشر نبوده است و یکی چون دیگر دیکتاتورهای زمان خویش بوده است و در این راستا منشور حقوق بشر کوروش را یک «سند تبلیغاتی» می خواند.

این نوشته که در هفته نامه معتبر «اشپیگل» چاپ شده است، کم کم دارد توجه همگان را جلب می کند. ایرانیان آلمانی زبان چند واکنش به این نوشته نشان داده اند. تا آنجا که در اینترنت دیدم، واکنش ها تاکنون بیشتر عصبی و غیرمنطقی بوده اند.

در اینجا برگردان نوشته «اشپیگل» را می آورم تا هر کس درک مستقل خود را از نوشته اصلی به دست آورد و چون بسیار مورد های مشابه دیگر تفسیرهای دست چندم به وجود نیاید. خود نیز زمان برای پژوهش بیشتر پیرامون استدلال های این نوشته نیاز دارم؛ هر چند که نوشته از دید من چندان پخته به نظر نمی آید و دارای چند اشکال ساختاری است و به جای کاربرد روش های علمی کمی نیز از فرهنگ پلمیک یاری جسته است. با وجودی که هیچ گونه تعصبی به این گونه مورد ها ندارم، کمی نیز بوی فرهنگ از گونه روزنامه کیهان می آید. اما دارای چند نمونه و استدلال تاریخی است که نیاز به تامل دارد.در تاریخ ایران نکته های مبهم بسیاری وجود دارند که تاکنون کسی به آنها نپرداخته است. این نکته یکی از آنهاست.

دیدگاه های خود را در اینجا بنویسید تا یک تبادل سازنده دیدگاه ها را داشته باشیم.

نویدار

=================================

فرمانروای قلابی صلح

هفته نامه «اشپیگل»، شماره 28/2008

ماتیاس شولتس

در سازمان ملل متحد در نیویورک در ویترینی شیشه ای لوح 2500 ساله به خط میخی نام «منشور باستانی حقوق بشر» وجود دارد که به آن احترام فراوان می گذارند. اکنون آشکار می گردد: این لوح را یک دیکتاتور باستانی نوشته است که مخالفان خود را شکنجه می کرده است.

قرار بود آن چه که محمد رضا شاه پهلوی در نظر داشت، جشن رکوردها گردد. او نخست «انقلاب سفید» (اصلاحات ارضی) را اعلام کرد و خود را «آریامهر» خواند. حال، در سال 1971 نیاز آن را حس کرد که «2500 سال پادشاهی ایران» را جشن بگیرد و این گونه بود که اجرای «بزرگترین نمایش جهان» اعلام گشت.

او دستور داد که پنجاه خیمه باشکوه بر ویرانه های تخت جمشید (پرسپولیس) برپا سازند. 69 نفر از سران کشورها و پادشاهان و در میان انها پادشاه ژاپن به آنجا رفتند. در آنجا 20،000 لیتر شراب نوشیده شد به همراه خوراک بلدرچین، طاووس و خاویار در ظرف طلا. بر روی میزها نیز بطری های شراب «شاتو لافیت» Château Lafite گردانده می شد.

در نقطه اوج جشن شاه به سوی آرامگاه کوروش دوم گام نهاد که در سده ششم پیش از میلاد در یک جنگ درازمدت خونین بیش از پنج میلیون کیلومتر مربع را تسخیر کرده بود.

«منشور باستانی حقوق بشر » مورد ستایش همگان

با بیش از صد میلیون دلار هزینه، ستایش از پادشاه باستانی ایرانیان امری پرهزینه و مورد انتقاد بود. شاه در پاسخ با این انتقادها گلایه وار گفته بود: «یعنی با نان و تربچه از سران کشورها پذیرایی کنم؟»

حتی رهبر مذهبی آیت الله خمینی نیز از تبعیدگاه خود نفرت خود را از این کار ابراز داشت: «جنایت های شاهان ایرانی صفحات تاریخ را سیاه ساخته است.» با این وجود شاه معتقد بود که بهتر می داند. او بیان داشت که کوروش انسانی ویژه بوده است با اندیشه انسانی، سرشار از محبت و مهربانی. او نخستین انسانی بوده است که حق «آزادی اندیشه» را بنیان نهاده است. شاه این دید خود را به اطلاع سازمان ملل متحد نیز رسانید. در روز 14 اکتبر که جشن در تخت جمشید در اوج خود بود، خواهر دوقلوی او (اشرف پهلوی) گام به بنای سازمان ملل متحد در نیویورک نهاد. در آنجا او کپی لوح منشور حقوق بشر را به «سیتو اوتانت»، دبیر کل سازمان ملل هدیه داد. او نیز برای این هدیه تشکر کرد و آن را به عنوان «منشور باستانی حقوق بشر» مورد ستایش قرار داد.

اکنون این دبیر کل سازمان ملل بود که می گفت: پادشاه پارسی این «هوشمندی را در احترام به تمدن های دیگر نشان داد.» سپس اوتانت دستور داد این لوح گلی را که بیانیه این کوروش دوم به اصطلاح انسان دوست سال 539 پیش از میلاد را در بر دارد، در یک ویترین شیشه ای در بنای اصلی سازمان ملل به نمایش بگذارند. این لوح هنوز آنجاست، در کنار قدیمی ترین قرارداد صلح جهان.

تعارفات بزرگ، سخنان بزرگ، یاوه بزرگ

به نظر می رسد که سازمان ملل متحد قربانی یک حقه بازی شده است. بر خلاف ادعای شاه، جوزف ویزهوفر (Josef Wiesehofer) شرق شناس پرسابقه از شهر کیل می گوید که این لوح خط میخی بیش از یک «پروپاگاند» (تبلیغ) نیست. او می گوید: «این که نخستین بار کوروش اندیشه های حقوق بشر را طرح کرده است، سخنی پوچ است.»

هانس پتر شاودیگ (Hanspeter Schaudig)، آشورشناس از هایدلبرگ نیز در این فرمانروای باستانی، مبارز پیشاهنگ برابری و احترام نمی بیند. زیردستان او باید پاهای او را می بوسیدند.

نزدیک به سی سال این فرمانروا شرق را به جنگ کشید و میلیون ها انسان را در بند مالیاتی خود اسیر ساخت. به دستور او بینی و گوش نافرمایان را می بریدند. محکومان به مرگ را تا سر در خاک می کردند و خورشید کار را به پایان می رساند.

آیا سازمان ملل این دروغ تاریخی ساخته و پرداخته شده توسط شاه را بدون تحقیق پذیرفته است؟

«سازمان ملل یک خطای بزرگ مرتکب شده است.»

این کلاوس گالاس (Klaus Gallas) متخصص تاریخ هنر که در شهر وایمار گرم تدارک فستیوال فرهنگی آلمان و ایران («دیوان غربی-شرقی، تابستان 2009») است، بود که این بحث را به افکار عمومی کشاند. در تدارک این فستیوال بود که او متوجه ناهمخوانی هایی در این منشور شد. او می گوید: «سازمان ملل یک خطای بزرگ مرتکب شده است.»

با وجود درخواست های فراوان «اشپیگل» سازمان ملل حاضر به ابراز نظر در این مورد نیست. «سرویس اطلاعات سازمان ملل» در وین کماکان بیان می دارد که این سنگ نبشته شرقی توسط بسیاری به عنوان «نخستین سند حقوق بشر» پذیرفته شده است.

پیامد های این کار بسیار سنگین است. در این میان حتی در کتاب های درسی مدرسه های آلمان نیز این ایرانی باستانی (کوروش) به عنوان پیشاهنگ سیاست بشردوستی تدریس می شود. در اینتر نت نیز یک ترجمه جعلی پخش شده است که در آن کوروش حتی حداقل دستمزد و حق پناهندگی را نیز تدوین کرده است. «برده داری باید در تمام جهان برچیده شود. هر کشوری می تواند آزادانه تصمیم بگیرد که آیا رهبری مرا می خواهد یا نه.» اینها سخنانی هستند که در آنجا گفته شده اند.

حتی شیرین عبادی، برنده جایزه صلح نوبل در سال 2003 نیز در این دام افتاده است. او در سخنرانی خود در اسلو گفت: «من یک زن ایرانی هستم، از نواده کوروش بزرگ، همان فرمانروایی که بیان داشت که نمی خواهد بر مردمی حکومت کند که او را نمی خواهند.»

دانشمندان حیرت زده مانده اند که یک شایعه چگونه خود به خود گسترش می یابد. تا این میزان روشن است که در مرکز این بلوف بزرگ چهره ای ایستاده است که شرق باستان را بیش ار هر کس دیگری به لرزه درآورد. «نبوغ نظامی» (ویزهوفر) کوروش او را تا هند و به مرزهای مصر رساند. او آفریننده کشوری با ابعاد عظیم نوین بود. در اوج قدرت خویش، او صاحب امپراطوری افسانه ای بود که به ثروت خود می بالید. اگرچه در ابتدا همه چیز بسیار ناچیز آغاز گشت. این مرد جوان که فرزند یک پادشاه کوچک بی اهمیت در پارس در جنوب غربی ایران بود، در سال 599 پیش از میلاد بر تخت سلطنت نشست.

یک عمل گرا با شلاق و شیرینی و نه یک بشردوست

حتی در دوران باستان نیز حماسه های عجیب و غریب پیرامون سلسله های حکومتی ساخته و پرداخته می شدند. یکی از آنها می گوید که کوروش در بیابان بزرگ شد و یک سگ به او شیر می داد. از او هیچ تصویر یا تندیس واقعی وجود ندارد.

غرب بسیار زود اراده نیرومند او را حس کرد. او نخست بر ایلامی ها، ملت همسایه خود چیره شد. سپس در سال 550 پیش از میلاد با ماشین جنگی سریع و سربازان خود در زره های برنز بر مادها حمله برد. پس از آن بر آسیای کوچک پیروز شد که در آن صدها هزار یونانی در جوامع کوچک می زیستند. اشراف زاده های «پرینه» به بردگی گرفته شدند.

سردار جنگی برای استراحت از جنگ، به کاخ خود در پاسارگاد باز می گشت، جایی که گرداگرد از باغ های آبیاری شده «پارادایسوس» (پردیس-مترجم) بود. در کاخ نیز او حرم بزرگی داشت. البته او زمان زیادی در آنجا نماند و به زودی دوباره روانه جبهه شد، این بار در افغانستان. در 71 سالگی بود که کارش در جایی در ازبکستان به پایان رسید. نیزه ای به ران او خورد و او سه روز پس از آن درگذشت.

«ویزهوفر» این پادشاه را «عمل گرا» (پراگماتیست) و زیرک در جنگ و هوشمند در سیاست داخلی می خواند که با «سیاست شلاق و شیرینی» به هدف های خود می رسید. او بشردوست (اومانیست) نبود.

البته برخی از هلنی ها از این سردار پیروز خوششان می آمد. هرودوت و اشولس (که هر دو در سال های بعد می زیستند) این رهبر شرقی را به عنوان بخشنده و مهربان می ستودند. در کتاب مقدس نیز او قدیس نام برده می شود چون او گویا به یهودیان اسیر اجازه داده است که به اسراییل بازگردند.

اما تاریخ شناسان مدرن گزارش های این گونه را به عنوان تملق و چاپلوسی افشا ساخته اند. «ویزهوفر» می گوید: «در دوران باستان یک تصویر درخشان از کوروش ساخته شد.» اما در حقیقت او یک حاکم خشن چون دیگران بوده است. ارتش او مناطق مسکونی و مکان های مقدس را غارت می کرد و اشراف شهری را به اسارت می برد.

این که این مرد را بنیان گذار حقوق بشر جا بزنند، تنها می توانست به فکر شاه برسد که خود در سال های 60 دچار دشواری بود. با وجودی که ساواک، پلیس مخفی او، وحشیانه شکنجه می کرد، همه جا در کشور مقاومت شکل می گرفت. گروه های مارکسیستی بمب پرتاب می کردند و ملاها مردم را به مقاومت فرا می خواندند.

این لوح گلی یک خیانت سیاسی فرومایه را جاودانه کرده است

از این رو فرمانروا (شاه) تلاش داشت که خود را به گذشتگان باستانی بچسباند. آن گونه که کوروش در آن زمان پدر ملت بود، «من نیز امروز هستم.» شاه ادعا می کند که «تاریخ پادشاهی ما با بیانیه مشهور کوروش آغاز می شود. این یکی از درخشانی ترین سندهایی است که در باره روح آزادی و برابری در تاریخ بشری یافت می شود.»

اما حقیقت این است: این لوح گلی یک خیانت سیاسی فرومایه را جاودانه ساخته است. آن زمانی که این نوشته در سال 539 پیش از میلاد تدوین می شد، کوروش درگیر دراماتیک ترین بخش زندگی خود بود. او جرات آن را یافته بود که بر امپراطوری جدید بابل، رقیب نیرومند برای تسلط بر خاورمیانه، حمله برد. گستره این دولت تا فلسطین بود و مرکز آن بابل باشکوه بود با برج 91 متری، که تاج آن بود و مرکز دانش و هنر. افزون بر آن این سرزمین پر از سلاح نیز بود. با این وجود این پارسی جرات حمله را یافت. نیروهای او مسیر دجله را پیمودند و نخست اوپیس (Opis) را تسخیر کرده و تمام اسیران را کشتند. سپس به سوی بابل سرازیر شدند. آنجا نبونید، پادشاه پیر 80 ساله پشت دیوار 18 کیلومتری پیرامون شهر سنگر گرفته بود.

در همین زمان روحانیون خدای مردوک در بابل طرح خیانت به سرزمین خود را می ریزند. آنها که از این که پادشاه شان قدرت روحانیون را محدود ساخته بود، عصبانی بودند، به گونه ای نهانی دروازه های شهر را گشودند و نمایندگان پارسیان دشمن را به شهر راه دادند. نبونید به تبعید فرستاده شد و پسرش کشته شد.

سپس تبانی بر سر تسلیم بدون جنگ شهر صورت گرفت. کوروش آزادی همه هموطنان خود را که در جنگ های پیشین به اسارت گرفته شده بودند را خواستار شد . او همچنین تندیس های خدایان را که دزدیده شده بودند را بازپس گرفت.

این بخش ها بودند که از سوی شاه به گونه ای دیگر به عنوان رد عمومی برده داری بازتفسیر شدند. اما در حقیقت کوروش تنها زنجیرهای هم وطنان خود را گشوده بود.

روحانیون برای این خدمت خیانت کارانه پول و زمین دریافت کردند. در پاسخ آنها کوروش را «کبیر» و «عادل» و در اساس او به عنوان کسی که همه جهان را «از نیاز و دشواری رها می سازد»، خواندند.

تنها پس از آن که همه چیز روشن گشته بود، کوروش خود وارد شهر شد. او با اسب خویش از میان دروازه درخشان آبی رنگ «ایشتار» گذشت. زیر پای او شاخه های نی گسترده بودند. سرانجام، آن گونه که در سطر 19 نوشته شده است، مردم اجازه یافتند که «پای او را ببوسند.»

در این لوح به خط میخی هیچ چیز در باره رفرم های عمومی، اخلاقی یا توصیه های بشردوستانه وجود ندارد. «شاودیگ» محقق آن را «قطعه ای پروپاگاند درخشان» می نامد.

اما این شایعه فرمانروای صلح طلب به برکت روحانیون حقه باز ایجاد شد و اکنون پس از ستایش از سوی سازمان ملل متحد این حباب کماکان بزرگتر می شود.

ملاها نیز در این آیین کوروشی همیاری دارند

تازگی ها ملایان نیز در این آیین کوروشی همراهی می کنند. در ماه زوئن موزه بریتانیا (British Museum) در لندن خبر داد که لوح گران بهای اصلی را به تهران امانت می دهد. این لوح اکنون نماد غرور ملی ایرانیان شده اشت.

«گالاس» فاش ساخت که: «حتی چندی پیش از پارلمان آلمان درخواست شده بود که نمونه این لوح را در یک ویترین شیشه ای در پارلمان به نمایش گذارند. این درخواست البته بازپس گرفته شده است. اما خدشه سازی تاریخ متوقف نشده است. با این ستایش منحوس از سوی سازمان ملل متحد، شایعه ای متولد شده است که کماکان تغذیه جدید می یابد.

یک ضرب المثل شرقی می گوید: «یک نادان سنگی را در چاه می اندازد که ده عاقل نمی توانند آن را بیرون آورند.»

* * *

این نوشته را به انگلیسی یا آلمانی بخوانید.

در همین زمینه:

نامه به پروفسور ویسهوفر و دکتر گالاس پیرامون نوشته اشپیگل در باره کوروش

پاسخ دکتر گالاس پیرامون نوشته اشپیگل در باره کوروش – بخش یک

پاسخ دکتر گالاس پیرامون نوشته اشپیگل در باره کوروش – بخش دو

اسناد پیرامون کتیبه کوروش و نوشته اشپیگل – بخش یک

پاسخ پروفسور ویسهوفر پیرامون نوشته اشپیگل و کتیبه کوروش- اسناد… – بخش دو

یک رویا …

نوشته اشپیگل پیرامون کوروش و وبلاگ های ایرانی

پاسخ دکتر کاوه فرخ به مقاله‌ی اشپیگل

.این نوشته را به بالاترین بفرستید Balatarin

119 پاسخ

  1. خیلی کار خوبی کردید از برای ترجمه
    همانطور که گفتید مطلب کمی بودار است و به نظر من بزرگ‌ترین ایرادی که به آن مطرح است نبودن شواهد روشن علمی است.
    من به عنوان یک ایرانی امیدوارم که این حرف‌ها حقیقت باشند. تا ببینیم این مردمی که اینقدر به کورش‌ی می‌نازند(چه واقعی چه خیالی) که خود هیچ بهره‌ای از شعار‌هایش ندارند، آن‌وقت چه خواهند کرد!
    در ضمن شنیده‌ام که فیلمی مستند با شواهد و مدارک تهیه شده که در آن هم چنین مطالبی مطرح شده است. اگر ببینمش حتما خبر می‌دهم

  2. اين مطالب بت‏پرستي و قهرمان‏پرستي ما ايرانيان و بعضي ملتهاي ديگر را گوش زد ميكند كه در نوع خود قابل توجه است. كوروش به هر حال پادشاه بود و حكومت شاهانه بدون ظلم خارج از منطق است. اما چند نكته براي من قابل توجه است. اول اينكه فكر نكنم درست باشد كه نوع تمدن، تفكر و عملي كه امروزه براي حقوق بشر انجام ميشود را با 2500 سال پيش مقايسه كرد. حتي اگر كوروش اين لوح را به دروغ نوشته باشد يك برتري بزرگ دارد نسبت به ساير پادشاهان كه اثري از خوبي از آنها در تاريخ نمانده. خاصيت آن دوران كشور گشايي و جنگ بوده، همانطور كه امروزه بسياري از كشورهاي داراي دمكراسي درگير جنگ و سياستهاي نادرست هستند. زماني كه براي اولين بار كشاورزي اختراع يا كشف شد قطعا پيشرفت امروزه را نداشت، اما به هر حال در نوع خود ستودني است. دوم اينكه با اصل تاريخ كمي مشكل دارم. وقايع 100 يا 200 سال پيش را نميتوان با 100% اطمينان ياد كرد چه برسد به 2500 سال پيش، پس به همان اندازه كه خوب بودن كوروش زير سوال است، بد بودن او هم قطعيت ندارد. به همان اندازه كه در تخت جمشيد خشونت ديده ميشود به همان اندازه هم تمدن، تفكر و علم ديده ميشود كه اين همه را نميشود فقط با بدي و ديكتاتوري ساخت. و در آخر هدف دقيق اين محققان را متوجه نشدم و همان طور كه گفتيد كمي آخونديسم است.

    با سپاس از شما….

  3. چه کار خوبی کردی نوید جان، واقعا لازم بود این نوشته ترجمه شود.

    آقای شولتز توی مقاله ادعایی در مورد اصالت منشور ندارد. یعنی ادعا نمیکند که منشور را کسی غیر از کوروش ساخته. بر عکس در جمله «آن زمانی که این نوشته در سال 539 پیش از میلاد تدوین می شد …» بطور ضمنی اصالت منشور را تایید میکند. ولی نوع نگارش و اصطلاحاتی که بکار برده چنین تصوری را به خواننده القا میکند که منشور تقلبی است. خصوصا که مقاله قبلی او هم اختصاصا درباره اشیاء باستانی تقلبی است که حتی موزه دارها را هم به اشتباه می اندازند. بنابر این به نظر من ایراد اول مقاله این است که باید در ابتدا و صراحت در مورد اصالت منشور اظهار نظر میکرد و این کار را به انتهای مقاله و یک پاراگراف ضمنی موکول نمیکرد.

    ایراد دیگری که مقاله دارد این است که خود نویسنده تسلطی به این قسمت از تاریخ ندارد و مشاورینش هم آشور شناس هستند. تقریبا مثل این می ماند که بخواهید مقاله ای در مورد اسکندر مقدونی بنویسید و فقط به نظرات ایرانشناسان استناد کنید.

    ایراد سوم این است که شولتز کورش را در ظرف زمان و مکان خودش بررسی نکرده. در متونی که از تمدنهای بین النهرینی هم عصر کوروش باقیمانده (خصوصا لوحه های آشوری و بابلی) کشتن و سوزاندن و ویران کردن نوعی افتخار محسوب میشود و پادشاهان این دوره تا حدی هم در مورد آمار و ارقام «جنایات» خود اغراق میکنند و این طرز تفکر آنقدر جدی است که حتی توی عهد عتیق هم راه پیدا کرده و بعضی عبارات تورات را که میخوانی، فکر میکنی از روی لوحه های آشوری کپی شده اند! در حالی که مطمئنا قوم یهود هیچوقت آنقدر بزرگ و قدرتمند نبوده اند که بتوانند مثلا یک شهر را با همه بزرگ و کوچک و زن و مرد و گاو و گوسفندش نابود کنند!
    وقتی توی چنین فضایی منشوری از کوروش وجود دارد که نه تنها حرفی از کشتن و سوزاندن و نابود کردن نمیزند، بلکه بعضی عبارتهایش خیلی امروزی و «حقوق بشری» است؛ کاملا میشود کوروش را به عنوان یک پیشگام و یک شاه متفاوت تحسین کرد.
    مقاله به جای در نظر گرفتن ظرف زمان و مکان، سعی میکند کوروش را با کنوانسیون ژنو مقایسه کند که به نظرم کاری است خیلی غیر اصولی و به دور از روش کار یک «تاریخدان»

  4. درسته کوروش یک دالایلامای مهرورز نبوده و چنین انتظاری هم نیست ولی متفاوت بودن او را می توان از یک سری لوح گلی که در زمان رضا شاه کشف شد و بعد از ترجمه مشخص شد که اینها اسناد مالی حکومت بوده و مسلما اسناد مالی نمی تونه یک تبلیغ باشهُ و در آنها بوضوح مشخص بود که کارگران تخت جمشید دارای حقوق بوده و از بیمه نیز برخوردار بوده اند و یا زنان باردار شاغل امکان استفاده از مرخصی با حقوق را داشته اند. که اینها خود خبر از حکومتی متفاوت نسبت به دیگر حکومتهای هم عصر خود می دهد.

  5. کورش جنگجو بوده و قطعا کشت و کشتار هم بوده. و موافقم که ما که تاریخ انقلاب خودمون رو از سی سال پیش تا حالا سیصد جور تحریف کردیم، نمی تونیم راجع به 3000 سال پیش قاطعیت چندانی داشته باشیم. مخصوصا که همین تاریخ رو هم خودمون جمع نکردیم و اروپایی ها برامون تدوین کردند.
    اما از تناقضهایی که در همین متن وجود داره می شه به مغرضانه بودنش پی برد.
    کوروش خون آشام جهان گشا یهودیها رو آزاد می ذاره که به موطنشون برگردند. این مطلب در کتاب مقدس هم آمده. این یک کم عجیب به نظر می رسه که یک دیکتاتور تشنه قدرت به این راحتی از اسیرهاش بگذره. چراکه هر چه دیکتاتور خون آشام قدرتمند تر باشه نیازش و البته تمایلش به عفو و بخشش کمتره.
    تنها مدرک ارائه شده برای نبود برده داری در اون دوران این منشور نیست. بلکه بیشتر کنده کاریهای روی تخت جمشید هست که بر خلاف نمونه های مشابهش مثلا در مصر در اون هیچ کس به زنجیر کشیده نشده و پایینتر از دیگری نیست. صرفنظر از اینکه آیا این تمام حقیقت باشه یا نه, نشونه اینه که چنین چیزی ارزش مثبت اون زمان نبوده و نشون دهنده برتری و عظمت پادشاه تعظیم کننده ها و دست بوسها و پابوسهای شاه نبودند که اگر بندگی و بردگی شاه رو کردن ارزش اون زمان بوده حتما با بزرگنمایی بیشتر تو این نقشهاشون نشونش می دادند.

  6. کوروش تبانی کرد تا شهر بدون خونریزی تسلیم شود و آزادی تمام اسرای سپاهش رو خواستار شد. از این دو تا کار بوی جهانگشای خون اشام نمیاد! همین جا اشاره می کنه که فقط آزادی اسرای سپاه خودش رو تامین کرد و نه همه اسرا رو. پس یعنی کوروش طرف قوی تر ماجرا بوده که تونسته چنین تقاضای یکسویه ای داشته باشه و پذیرفته هم بشه. همین امروز کدوم کشور دموکراتی که قدرتمند تر از رغیبش هم باشه رضایت به تبانی بدون خونریزی می ده که حالا این خون اشام مخوف که تب جهانگشایی هم داشته داده.
    ضمن اینکه در جاهای دیگه خودش اسرا رو آزاد کرده (طبق همین مقاله و تایید کتاب مقدس)

  7. از طرفی ای کاش این مقاله می گفت ترجمه حقیقی آنچه تو این منشور هست چیه؟ آیا مسیله اینه که اصلاً این ترجمه یک پروپاگاندای دروغه؟ یا ترجمه درسته و فقط کوروش عملاً کسی نبوده که توی این سنگ نبشته ادعا کرده؟

    این نکته رو اضافه کنم که از نظر من خوبی و بدی کوروش نه تنها قابل اثبات نیست بلکه از اون مهمتر چیزی رو عوض نمی کنه که حالا این مقاله آلمانی اینجوری با بغض راجع بهش حرف می زنه یا ماها اینطوری حرص و جوشش رو می خوریم؟ فعلاً که دست خود خود خدا برسرماست. ما هم که داریم همینجور پله های ترقی رو هفتصدتا یکی طی می کنیم. دیگه این وسط حالا بچه که زدن نداره.

  8. سلام
    ممنون از نوشته ی سالمت. صحبت همراه با آگاهی و بدون حب و بغض خیلی عالیه. امیدوارم با ادامه مطلب حرف ها و مفاهیم و محتوای مفیدی بدست بیاد.
    فقط اینکه چه اشپیگل باشه چه آخوند چه هر فرد دیگر، به نظرم تفکر نسبی رو باید رعایت کنیم و محتوا رو بیرون بکشیم. به همین راحتی نمیشه راجع به خوب یا بد بودن، ظالم یا صلح طلب بودن اظهار نظر کرد، به گمانم اصلا نمیشه! خوبی به جای خود، بدی هم به جای خود. این که هر چیزی رو بدون تحلیل و استدلال قوی بخواهیم ثابت کنیم و قطعی حکم و نظر صادر کنیم کار عوامفریب هاست.

  9. خب مي گن تاريخ رو يك طرف مي نويسه!
    راست گو ها؟!
    نه! اونايي كه برنده مي شن! اين غالب ها هستن كه تاريخ رو مي نويسن و نه حقيقت رو! پس به نظر من بهتره زياد روي كتيبه ها تكيه نكنيم. داريوش در كتيبه ي بيستون از خون ريزي هاش سخن مي گه از بريدن گوش‌ها و بيني‌ها و زبان‌ها و در كنار اون خودش رو از فرزندان اهورامزدا مي دونه! 😐 البته منابعي كه من مي شناسم در مورد دورغ گويي و خونخواري داريوش شكي ندارند؛ صحبت من اينه كه من دقيقا» همين نيستم كه مي نويسم هستم!
    شايد علت محبوبيت كوروش _به طوري كه طباطبايي مي گه ذوالقرنين بوده، يهودياني كه كتاب مقدس ويرايش مي كردند، اون رو مسيحا مي خوندن و …. _ اين بوده كه تنها كسي بود كه به اهميت عموم مردم پي برد. به دين مردم فكر كرد نه به قدرت نظامي. شايد بي ربط نباشه كه بگيم مثل گاندي مردم رو با خودش همراه كرد و مردم يعني اعتقاد اونها و دين اونها. اگر او هم معابد رو آتش مي زد توفيقي پيدا نمي كرد!
    براي كوروش _و اين مقاله_ من فكر ميكنم اصل اينكه موضوع رو نسبت دادن به شاه پهلوي و تحريف ايشون؛ خيلي مشكل داره. منابع تاريخي _براي اين دوره_ همه از منابع يوناني هست. يوناني ها هم سودي از اين نمي بردند كه از كوروش تجليل كنند! به هر حال اين مرد سلسله اي رو گسترش داد كه يوناني كم به خاطر اون قرباني نشدند. پس فكر مي كنم در اين مورد safe ترين كار اينه كه به سراغ هردوت بريم. ايراني ها هم كه تمايل چنداني به تاريخ نويسي نداشتند، پس منابع خود هردوت و هم عصر هاش هم در مورد ايران مبهم هست. ولي چيزي كه مشخصه كوروش در اين منابع محترم شناخته شده.
    من تو اين مقاله يه استناد تاريخي-علمي نديدم؛ شايد خوب دقت نكردم. من فقط اظهار نظر ديدم كه اگر با مدركي گفته مي شد، جذاب تر مي شد.
    در مورد برده داري هم نبايد بگيم شاهاي باستان چه بد بودن و از حقوق اجتماعي خبر نداشتن و با خودمون و امروزمون بسنجيمشون. بالاخره در اون دوران با اون شرايط اقتصادي و مهمتر قدرت و حكومتي كه شاه اون رو حق خودش مي دونست، برده داري چندان هم مذموم نبوده! با فتوحات و ثروتي كه كوروش به دست اورد شايد نظر اون در مورد اين پديده كمي تغيير كرده باشه ولي اين غيرقابل قبول هست كه جانشينان وي كوچكترين حق اجتماعي اي براي مردم قائل باشند. سلطنت، سلطنت هست! كورش هر چقدر هم خوب بود پريكلس نبود و شاه بود. حالا شايد يك شاه خوب 😉 و اين صفت به جانشينانش نرسيد!
    حرف آخري كه مي زنم به هيچ عنوان دليل بر بي ارزشي تحقيقات علمي نيست كه حقيقت بالاخره خوبه پيدا بشه تا خودمون رو گول بزنيم يا بي خيالش شيم: كوروش اگر هم خوب بود يك نفر بود! پس اي كاش شيرين عبادي موقعي كه مي گفت از نوادگان كوروش هستم، انديشه به كار مي برد و به اين نتيجه مي رسيد كه از نوادگان كمبوجيه و داريوش‌ها و اردشير‌ها و اخس‌ و باقي شاهان خونريز هخامنشي هم هست! به جز كوروش فقط از سه يا چهار نفر در دربار هخامنشي به خوبي ياد شده (كه اون ها هم از تيره ي ماد بودند، يعني باز هم كساني كه در اون حال قدرت نداشتند 🙂 ) و اگر تاريخ بخونيم از خونريزي هاي داريوش، كوروش دوم، اردشير ها و … منزجر مي شيم! اين ها هم فرزندان كوروش بودند كه بي دريغ خواهران و همسران خودشون رو مي كشتند و در خيانت از هيچ چيز دريغ نمي كردند!
    خيلي مچكرم دوست عزيز از ترجمت. هميشه وقتي وبلاگت رو مي خونم به نقد منصفانت آفرين مي گم (البته در اين جا نظري ندادي :-D) بي تعصب، ذهن آزاد، موفق باشي

  10. افسوس که در تمامی این نقطه نظرات هیچ اشاره ایی به بنمایه ها و بنیادهای فرهنگی ایران نشده است.
    اساسا نگرش بنیادهای فرهنگی و فلسفی ایران میتواند راه را برای پژوهش بیشتر و به نتیجه رسیدن، سهل تر و آسانتر کند.
    نگرش فرهنگ ایران به هستی و نقش انسان در جهان در نقطه تضاد نگرش فلسفی کلاسیک یونانی بوده است که چون نیک بنگریم ردپای این نگرش حتی بعد از اسلام پذیری ایرانیان در عرفان و هستی شناسی و هنر و ادبیات کهن ایران موج میزند.برای بررسی و پژوهش در چنین موردی نمیتوان اینهمه با تعصب و شعار رد کردن تعصب برخورد نمود.این بسیار درست است که موج یک ناسیو نالیسم بی ریشه و بی اساس بر پایه تکیه بر امپراطوری های کهن ایران در حال رشد و گسترش است و شوربختانه هیچگونه تحلیل و بررسی اساسی مبنی بر با ارزش بودن آن از سوی چنین کسانی صورت نمیگیرد، اما اگر چنین عملی را آلوده به تعصب بدانیم که البته چنین هست نوع برخورد با نفی کردن این تعصبات هم آلوده به تعصب است.
    اساسا فرهنگ ایران و به خصوص نگرش هخامنشیان و ایرانیان کهن نگرشی بر پایۀ ناسیونالیسم نبوده که برای اثبات آن بنمایه های فراوانی وجود دارد.اینکه امروز شوربختانه بسیاری از به اصطلاح روشنفکران، فرهنگ ایران را فرهنگی ناسیونالیسم تلقی میکنند و دانسته یا نادانسته مفاهیم ژرف آن را مسخ میکنند جای پرسش و تحقیق و بررسی بیشتر دارد

    افسوس که این مزرعه را آب گرفته
    دهقان مصیبت زده را خواب گرفــته

  11. کوروش هرکسی که بوده، هر انسان علاقه مندی در قرن حاضر می تونه در قبول روایات موجود در موردش تردید کنه و استدلال کنه که چرا اینگونه فکر می کنه. مثل کاری که در مقاله تحلیل ریشه های وحدانیت در تاریخ باستان انجام شده. اما این مقاله بحث از حدود مستندات خارج می شه و با مقایسه شاه و کوروش می خواد خواننده رو تحت تاثیر نگرش منفی به شاه قرار بده و اونرو به این طریق همراه کنه. اینکه کوروش با جنگ کشورگشایی کرده جای تردید نیست. حتما غارتگری هم کرده (کدوم جنگ تا به حال بدون غارتگری بوده؟)اما چرا نویسنده همون آزادسازی قوم یهود رو (که خود منابع یهودی اونو گزارش می کنن،) رو مسکوت می ذاره و می گه که اون فقط درخواست آزادی برده های ایرانی رو کرد؟ کوروش در یک مقایسه نسبی با سایر پادشاهان نامی بزرگ برای خودش دست و پا کرده و گرنه با معیارهای منشور جهانی حقوق بشر، تمام حاکمان کرده زمین تا قبل از قزن نوزدهم جنایتکار جنگی محسوب می شدند. همین اشارات محدود در 2500 سال به مفاهیمی که 2500 دنیا هنوز بهش دست نیافته باعث اسم نیک جاودانه برای جهانگشای بی رحم شد و این که او اولین بود. شعارهاش حتی اگر پوپولیستی هم باشد (دیکتاتور به سبک کوروش که متکی بر بی رحمی و ارتش قوی است چه احتیاجی به پوپولیسم دارد؟) توسط سایرین تکرار نشده، عزیزانی که هخامنشی ها رو مشتی جنایتکار معرفی می کنند، در واقع درک درستی از دنیای 2500 سال پیش ندارند.

  12. راستش من زياد رو كورش و اينكه ايرانيا چي بودن و الان نيستن تعصبي ندارم
    اينقد تو زندگيم چيزاي عجيب ديدم و خوندم و شنيدم كه به هيچي نه اعتقاد دارم نه تعصب
    چون در همه موارد يه عده ميان و از اعتقداتت نهايت سواستفاده رو به نفع خودشون ميكنن و در نهايت تو رو ميذارن تو دهن شير و ميرن-نمونش تو جامعه زياده ميتونيد از جنگ 8 ساله شروع كنيد كه ملت رو به اسم اسلام و بهشت به كجا كشوند-
    چه اهميتي داره؟؟؟ كوروش؟؟اسلام؟؟؟ايراني بودن؟؟؟من ميگم همش بره به جهنم

  13. [quote] عزیزانی که هخامنشی ها رو مشتی جنایتکار معرفی می کنند، در واقع درک درستی از دنیای 2500 سال پیش ندارند. [/quote]
    شايد حق با شما باشه ولي به نظر من كشت و كشتار بي پايان دربار بين خودشون، نحوه ي تغذيه ي سپاهيان و … در 2500 سال پيش هم چندان طبيعي نبوده.
    شايد من اشتباه مي كنم

  14. عاليه آقا،عالي.ولي كو گوش شنوا و چشم بينا.

  15. درباره ي كوروش كتابهاي زيادي نوشته شده است . مطا لب قابل ستايشي كه امروز از كوروش مي دانيم ،‌همگي از كشفيات محققان و تاريخ شناسان بزرگ دنيا هستند ، آنها در پاسخ به اين مقاله چه مي گويند؟ آنها كه ساليان دراز مشقت كشيده اند و با تحقيق فراوان و با همياري يكديگر به اين نتيجه رسيده اند كه كوروش ، انسان گرا بوده ،‌آنها در پاسخ به اين مقاله چه مي گويند؟ آيا مي گويند ما اشتباه كرديم؟ يعني بايد فقط براساس نظر دو محقق كه نام برده شدند ، اين باور را بپذيريم كه كوروش خونخوار بوده؟
    من اصلا نسبت به ايران باستان تعصب ندارم ، من تا بحال هيچ وقت كوروش را مايه ي افتخار خودم ندانستم ، ولي تاريخ را دوست دارم و نسبت به بيان صادقانه ي آن تعصب دارم ، من كوروش را دوست دارم نه به اين خاطر كه ايراني هستم ، چون او يك انسان نمونه بود ،‌چون او يگانه شاه تاريخ باستان است كه مدافع حقوق انسان ها بوده . من كوروش را دوست دارم همان طور كه تاريخ شناسان غربي كه او را كشف كردند عاشق او هستند.
    من نمي فهمم كه تاريخ نويسان بزرگ يوناني كه هميشه با ايرانسر ناسازگاري داشته اند و حتي تاريخ را هم ، غرض ورزانه نوشته اند چرا بايد به دروغ از كوروش تعريف كنند؟من نمي فهمم كه تورات چرا بايد براي كوروش چاپلوسي كند؟
    چرا نويسنده اين مقاله از وضع وخيم و ظلم پادشاه بابل به مردم بابل چيزي نگفته؟ ظلمي كه با ورود كوروش پايان پذيزفت! مگر كوروش معابد و مجسمه ي خدايان آنها را بازسازي نكرد؟ كجا تا حالا نوشته اي از كوروش پيدا شده كه از دين خود سخن گفته باشد ، مگر نه اينكه او هميشه به احياي دين ديگران پرداخته است!
    وقتي كوروش وارد بابل شد اغلب مامورین بابل در دستگاه های اداری ، مقام خود را حفظ کردند و قضات و داروغه ها و سایر مقامات نیز در شغل های خود باقی ماندند. قیمت کالاها و خواروبار در همان میزان اولیه خود ثابت ماند و تغییری در آن حاصل نشد. کوروش ، بابل و همه کشور های غرب را به یک ساتراپی تبدیل کرد و آنها را با یکدیگر متحد نمود.
    چطور كوروش مي تواند در مقابل چشمان بابليان راجع به همه ي اين موارد دروغ گفته باشد؟ مگر نه اين است كه پارسيان در طول تاريخ به راستگويي و پرهيز از دروغ معروفند ، مگر كم هستند تاريخ شناساني كه از خصلت راستگويي ايرانيان نوشته اند؟
    تازه آنها كه مي گويند كوروش كشور گشايي مي كرده چرا اين را هم نمي گويند كه فرهنگ و تمدن مفيد ايرانيان از طريق امپراطوري هخامنشي به همه جاي دنيا منتقل شد؟به عنوان مثال مگر سيستم شگفت انگيز آبرساني توسط قنات (كاريز) نبود كه توسط اقوامي كه در ايران سكونت داشتند اختراع و توسط امپراطوري هخامنشي به همه جاي دنيا از جمله اسپانيا و بعد ها از آنجا به مكزيك هم راه پيدا كرد؟
    چطور آنها انقدر اسكندر را مورد ستايش قرار مي دهند؟ مگر او هم كشورگشايي نكرده است؟ او خونخوار تر بود يا كوروش؟
    به نظر من اين مقاله يك توطئه ، بيشتر نيست و به همه پيشنهاد ميكنم كه در اين زمينه به مطالعات بيشتر و گسترده تر بپردازند.

  16. راستي يادم رفت از شما خيلي متشكرم و از آشناييتون خيلي خوشحال!

  17. […] ترجمه مقاله «فرمانروای قلابی صلح» به قلم ماتیاس شولتس Matthias Schulz در شماره 28 سال 2008 هفته‌نامه «اشپیگل» چاپ آلمان: منشور حقوق بشر کوروش کبیر “یاوه بزرگ”؟ […]

  18. […] پی‌نوشت ۲: ترجمه‌ی پارسی مقاله‌ی اشپیگل: در وبلاگ «آقا اجازه؟» […]

  19. من میخوام بگ که کلا تعصب چیز بی خودی هست و باید باید باید….کنار گذاشته بشه ….
    امروز همونهایی که دیروز برای ما تاریخ ساختند دارن اون دروغهای خودشون رو می کنند ……من می خوام بپرسم اصلا کورش ادمخوار یعنی از ابرهام لینکن اسکندر امپراتوران روم و پادشهان یونان و کریستف کلمپو……غیره بیشتر ادم کشته …اقا نه می خوایم برزگش کنید نه کوچیکش دست از سر ما بردارین و کشور مار رو غارت نکنید بین اقوام ما اختلاف ندازید وکشورمون رو تجزیه نکنید لطفا…..
    مگه چه ایرادی داره توی این ایران زیبا زبانهای عربی تورکی کوردی … غیره کنار زبا ن رسمی تدریس بشه مگه چی میشه ما کشورهای خاورمیانه بجای منشورهای قلابی
    خودمون بیاییم یه منشور بنوسیم که چشم غرب از هدقه
    دربیاد به خدا فقط یه ذره شعور می خواد ….
    لذت برم موفق باشید

  20. تاملی در بنیان تاریخ ادرس 1-www.naria.ir و2-www.narialinks.blogfa.com.
    ببینید تاریخ بدون دروغ ایران ومنطقه را.تحقیقاتی نوین در رد جعلیات تاریخ سازی .

    • جناب از میان بحث های علمی سعی در لجن مالی نداشته باشید . شما و استادتان پورپیرار لجوجان کم خردی بیش نیستید . که معلوم نیست آب در آسیاب که می ریزید

  21. هیچ وقت مطالعه نکرده و با یک مقاله فردی ضد ایرانی خودتونو نبازین. اصلا بعضیا کیف می کنن که خودشونو از حزب باد اعلام کنن.
    بخشی از متن بیانیه رو میارم تا بخونین :
    ===
    من از امروز كه تاج سلطنت را به سر نهاده ام ، تا روزي كه زنده هستم و مزدا توفيق سلطنت را به من مي دهد ،
    هر گز سلطنت خود را بر هيچ ملت تحميل نخواهم كرد
    و هر ملت آزاد است ، كه مرا به سلطنت خود قبول كند يا ننمايد
    و هر گاه نخواهد مرا پادشاه خود بداند ، من براي سلطنت آن ملت مبادرت به جنگ نخواهم كرد .

    من تا روزي كه پادشاه ايران و بابل و كشورهاي جهات اربعه هستم ، نخواهم گذاشت ،
    كسي به ديگري ظلم كند و اگر شخصي مظلوم واقع شد ، من حق وي را از ظالم خواهم گرفت
    و به او خواهم داد و ستمگر را مجازات خواهم كرد .

    من تا روزي كه پادشاه هستم ، نخواهم گذاشت مال غير منقول يا منقول ديگري را به زور يا به نحو ديگر
    بدون پرداخت بهاي آن و جلب رضايت صاحب مال ، تصرف نمايد

    من تا روزي كه زنده هستم ، نخواهم گذاشت كه شخصي ، ديگري را به بيگاري بگيرد
    و بدون پرداخت مزد ، وي را بكار وادارد .

    من امروز اعلام مي كنم ، كه هر كس آزاد است ، كه هر ديني را كه ميل دارد ، بپرستد
    و در هر نقطه كه ميل دارد سكونت كند ،
    مشروط بر اينكه در آنجا حق كسي را غصب ننمايد ،

    و هر شغلي را كه ميل دارد ، پيش بگيرد و مال خود را به هر نحو كه مايل است ، به مصرٿ برساند ،
    مشروط به اينكه لطمه به حقوق ديگران نزند .

    من اعلام مي كنم ، كه هر كس مسئول اعمال خود مي باشد و هيچ كس را نبايد به مناسبت تقصيري كه يكي از خويشاوندانش كرده ، مجازات كرد ،
    مجازات برادر گناهكار و برعكس به كلي ممنوع است
    و اگر يك فرد از خانواده يا طايٿه اي مرتكب تقصير ميشود ، ٿقط مقصر بايد مجازات گردد ، نه ديگران

    من تا روزي كه به ياري مزدا ، سلطنت مي كنم ، نخواهم گذاشت كه مردان و زنان را بعنوان غلام و كنيز بفروشند
    و حكام و زير دستان من ، مكلٿ هستند ، كه در حوزه حكومت و ماموريت خود ، مانع از فروش و خريد مردان و زنان بعنوان غلام و كنيز بشوند
    و رسم بردگي بايد به كلي از جهان برافتد .

    و از مزدا خواهانم ، كه مرا در راه اجراي تعهداتي كه نسبت به ملتهاي ايران و بابل و ملتهاي ممالك اربعه عهده گرفته ام ، موفق گرداند
    =============================================
    خطاب شما به کیست، چه کسی خود را باخته و چه کسی در حزب باد است؟ و چرا فکر می کنید دیگران این ها را ندیده اند؟ لطفا از واژه های مناسب تر استفاده کنید و تنها دیدگاه خود را بگویید.
    نویدار

  22. علي گنجه اي گرامي همه چيزهايي را كه من مي خواستم بگويم، گفت. علي جان مرحبا!

    كتابي را چند وقت پيش راجع به تاريخ آشوريان ديدم كه خانم ژاسنت صليبي، يكي از آشوريان ايراني نوشته بود. همه ما آشوريان باستان را به خونخواري و سباعت مي شناسيم، ولي ببينيد كه اين خانم در كتابش كه به همت دفتر پژوهشهاي فرهنگي منتشر شده، چطور از آنها به نيكي ياد مي كند.

    حالا ما كورشي داريم و استوانه اش كه حداقل با معيارهاي امروزي هم حرفهاي خوبي در آن زده. چرا بايد با دست خودمان آن را تخطئه كنيم؟

  23. برای من بیش از این که بخواهم بگویم چه درست است و چه نادرست، روش برخورد وبلاگ های دیگر و خوانندگان و رفتار آنها با یکدیگر بسیار جالب است.
    آنچه که در این میان کمیاب است، یا نیست یا ضعیف است، کاربرد خرد و اندیشه در برخورد انسان ایرانی با تاریخ خود و در برخورد با دیگران است که نشان گر این است که آن که خود قربانی نبود یا ضعف آزادی و دمکراسی در ایران بوده است، اکنون خود ادامه بنیادگرایی، سرکوب گر اندیشه و دگراندیشی است، چه ترک جدایی خواه چه فارس ناسیونالیست یا کرد یا بلوچ، … همه بنیادگرا هستند و سرکوب گر اندیشه اما با آرایش متفاوت ترک؛ فارس، کرد و غیره.
    برخی نوشته مرا برداشته و بدون نام بردن منبع در سایت خود گذاشته بودند. برخی دیگر به گونه ای نوشته را گذارده بودند که گویا من نویسنده سایت آنها هستم و سپس «دشمنان» آنها در آنسوی جبهه به من می پرند که چرا نامت در آنجاست و …
    غافل از این که معیار من تنها و تنها خرد و اندیشه است و نه پرچم بنیادگرایان ملی و مذهبی و ترک و فارس و غیره با هر رنگ که می خواهد باشد. کاری به «ترک اللهی» و «شاه اللهی» و فارس نژادپرست آریایی و دیگران ندارم. اینجا مکان تبادل خرد و اندیشه آزاد است و تنها معیار سنجش خرد است و احترام به دگر اندیشان.
    شاد باشید
    نویدار

  24. با عرض سلام.

    قرارداده شدن مطلب از یک سایت غیر خودی اشتباهی بود که یکی از نویسندگان وبلاگ مرتکب شده بود.مطلب شما کاملا حذف شد.
    =======================
    من با این که نوشته مراروی وبسایت خود بگذارید، مشکلی نداشتم. اشکال در آن بود که تیتر مطلب را تغییر داده بودید به گونه ای که در راستای تبلیغات شما قرار گیرد و این امری است غیراخلاقی که نمی توانست مورد تایید من باشد.
    نویدار

  25. سلام

    آقای نویدار

    من هم به سهم خود به خاطر ترجمه این نوشته از جنابعالی تشکر می نمایم و به خاطر ارزش مطلب ترجمه را
    در لیست مقالات کلوب خود (ترکان ایران) قراردادم.
    امید است با نشر این قبیل نوشته ها باستان پرستان (وکورش چی ها) که معتقدند کوروش به حقوق دیگران احترام میگذاشت ،اگر میسر شود روزی متوجه بشوند که در عصر حاضر بیش از دو سوم مردم ایران از ابتدائی ترین حقوق امروزیشان یعنی اجازه تحصیل به زبان مادری خود محروم هستند و صدای اعتراضی از این قشر باستان گرا / فارس گرا بلند نمی شود .

    مقاله منشور حقوق بشر کوروش کبیر “یاوه بزرگ”؟ :

    http://www.cloob.com/club/article/show/clubname/turks/articleid/80945

    اعلامیه جهانی حقوق زبانی :

    http://www.cloob.com/club/article/show/clubname/turks/articleid/5050

    باتشکر
    ========================================================
    هدف من از برگردان این نوشته انتقال اطلاعات برای کمک به بالابردن سطح گفتگوهاست و نه جهت گیری در راستای این و آن موضع افراطی. من واژه هایی که دو جبهه تندرو و بنیادگرا (تندروی ترک و نژادپرست فارس و غیره)بر علیه یکدیگر در باره کوروش نمی پسندم. اینها هدفشان گفتگوی و تبادل نظر نیست. سیاه و سپید انگاری و «هر کس مخالف من است، دشمن من است»، نشان گر فرهنگ گفتگو نیست بلکه فرهنگ دیکتاتورزده هایی است که در ناتوانی خود برای تغییر، خود به دیکتاتورهای کوچک تبدیل شده اند.
    شاد باشید

  26. آقای نویدار

    اگر مصدع اوقات نیستم باید بگویم با بیشتر حرفهایتان موافق هستم اما فکر نمی کنید تا وقتیکه حقوق همدیگر را رعایت نکنیم گفتگویی هم درمیان نبوده و خرد و اندیشه ای نیز در کار نخواهد بود؟! البته منظور من هم بیشتر توجه دادن به همین نکته بود وگرنه من متخصص یا منتقد تاریخ نبوده بلکه از شیفتگان باستان پرستی انتقاد کردم . دوست عزیز ، ترک گرای افراطی و غیره بیشتر واکنش طبیعی به فارس گرای افراطی است. باید بخاطر داشته باشیم رفتار حقارت آمیز ظالم را با فحش مظلوم یکسان انگاشتن نهایت بی انصافی می تواند باشد!

    بادآور میشوم در کشور ایران ترکها، کردها ، عربها و سایر ملتها و اقوام خواهان حقوق خود می باشند (حقوق برابر با فارسها و و ارزش قائل شدن به تعلقاتشان به اندازه تعلقات پارسی یا فارسی )
    =======================================
    خرد و اندیشه باید بنای هر گونه گفتگو و عمل باشد. این تنها چیزی است که انسان را از حیوانات جدا می سازد. اگر بر سر لزوم خرد و اندیشه هم بخواهیم بحث کنیم که دیگر به جایی نخواهیم رسید.
    مظلوم بودن (بنا را بر این گذاریم که درست باشد) نباید میدان را برای ایجاد ظلم دیگر باز کند. نه ترک جدایی طلب و نه فارس نژادپرست هیچ کدام نماینده این دو ملت نیستند. سخن بر این است. هر دو بنیادگرایانی هستند که ریشه حرکت و عملشان یکی است و تنها رنگش فرق می کند.
    شاد باشید

  27. راست می گه آقا… تو سال دوهزار و هشت اینه وضع ایران… وای به حال دوهزار و خورده ای سال پیش…

  28. […] منشور حقوق بشر کوروش کبیر "یاوه بزرگ" واقعیتی تلخ برای پان آریایست ها […]

  29. =============================
    نوشته های کسانی که فرهنگشان به دور از ادب و احترام است، بدون هیچ گونه درنگ پاک خواهد شد. این کسی که اینجا ردپا گذارده بود، همان کاری را انجام می داد که به دیگران نسبت می داد.
    نویدار

  30. دلم نيومد چيزي ننويسم خوب دوستان عزيز نذارند ياوه گوي يه آلماني كه خدا ميدونه كي وچكارست مثل فيلم 300 روتون تاثير بذاره يه احتمال هست كه اينم جيره خور جمهوري اسلامي باشه كه پول هنگفتي در باره نوشتن اين مطلب گرفته باشه مهم نيست اما اين مهمه كه من الان ميگم

    كساني كه دوست دارند كتاب آيات شيطاني سلمان رشتي رو بخونن +كتاب هاي دكتر مسعود انصاري+احمد كسروي+سيدشجاءالدين شفاء+علي دشتي+صادق هدايت+احمد كسروي وتمامي آنچيزي كه به دنبال آن هستيند به سايت هاي زير بريند و كتاب ها رو رايگان دانلود كنيد دوستاني كه مشكل فيلتر شكن دارند به سايت ايميل بزنن و درخواست ليست كتاب ها رو بكنن تا براشون فرستاده بشه و با ايميل كتاتبها رو دريافت كنن جناب مطهره محمدي اين كار رو بكن نه فحش نه دادو بيداد شما مثل مسلمونا رفتار نكن تو ايراني هستي اين نوع برخورد مال تازيان نه تو اين كار 100 پله از فحش بتره يادت باشه

    http://www.ketabfarsi.org

    http://www.efsha.co.uk

    ketab@golshan.com

    پاينده ايران ونام كوروش كه جاودانيست

  31. مطلب خوبی بود.ان را در نشریه جوانان کمونیست گذاشتیم

  32. در ضمن یک سوال از طرفداران کوروش شمامی گیویید او یهودیان را نجات داد.به نظرم هیچ جای افتخار نیست که یک ادم بزرگ یک ادم کوچک را ببخشد.مثل بخشایش شیر نسبت به موش میماند.سوال اصلی اینجاست که چرا مردم یهود کورش را نبخشیدند؟
    ================================================
    پرسش شما روشن نیست. مگر کسی قرار است کسی را ببخشد؟ مگر کوروش چه کرده است که یهودیان او را ببخشند؟ مگر نمی دانید که در تورات کوروش در چند جای متفاوت مقدس شناخته می شود؟
    نویدار

  33. كمونيست بدترين حكومت هاي جهان در ديكتاتوري ابتدا حكومت مذهبي هست و در كنارش حكومت كمونيستي دو نوع حكومتي كه تاريخ اونو ثبت كرده به عنوان ضد مردمي ترين حكومت هاي جهان آقاي كمونيست خيال اينكه حكومت كمونيستي تو اين كشور به وجود بياد از سرت بيرون كن فقط برا اينكه بيكار نباشي چهار تا رو دور خودت جمع كن تا مشغول باشي جوان امروز ايران جوان ديروز نيست كه يه ديكتاتوري ديگه به وجود بياره جوان امروز جوان خرد گراست در مورد كورش هم هر جوري دوست داري فكر كن تاريخ بهترين جوابه برا سوال تو البته اگه مطالعه داشته باشي بري دنبالش.

  34. با سلام
    دکتر کاوه فرخ تاریخ دان و باستان شناس ایرانی پاسخ این مقاله اشپیگل را دادند که شهربراز عزیز هم لینک اونو گذاشتن.

    ترجمه متن کامل پاسخ دکتر فرخ رو می تونین اینجا بخونین

    http://www.savepasargad.com/~New-050508/01.General-News/Newss-Pages/Dr.%20Farrokh_Farsi.htm

  35. بله، پاسخ آقای دکتر کاوه تاکنون تنها پاسخ جامعه ایرانی به اشپیگل و دیلی تلگراف است. در برنامه «میز گردی با شما» در صدای آمریکا پیرامون نوشته اشپیگل نیز او دیدگاه های خود را شرح داد.

  36. کورش تنها متعلق به ایران نیست بلکه به بشریت تعلق داشت دارد وخواهد داشت .پس دلیلی ندارد چرندیات یه آدم چرت را باور کرد.

    • دوست عزیز مدارکت را نشان بده . کاش کمی به جای تعصب می اندیشیدید

  37. همیشه به این موضوع فکر میکردم که چرا در آن زمانی که ما حتی با پادشاهان به اصطلاح خونخوار و دیکتاتور جهان را حیران هنر . ادبیات .علوم نظامی و کلا» فرهنگ خویش کرده بودیم/ سایر ملل زبان بسته که اکنون از بی لیاقتی من و ما چشمشان به سو آمده وزبان به یاوه گویی در مورد مبرهنات تاریخی گشوده اند. چه حال وروزگاری داشته اند. این فرومایگان دانشمند که تازه به یادآن افتاده اند که محمد رضا پهلوی در چهاردهه ی پیش چه سخنانی گفته و بقول خودشان جهانی را به پذیرش آنچه مشخص بوده و هست وا داشته نشان دهنده ی ذکاوت و هوش ایرانیان است چون حتی اگر فریب و بلوفی در کار بوده بعد از چهل سال به لطف آب گل آلود سیاست کنونی و افول نام ایران بزرگ در تاریخ بعد از اکتشاف نفت لعنتی روو شده است.و بلاهت حیرت آورجامعه ی غربی در مورد دروغین بودن صفت بانی صلح را گذشت 2548 سال از تاریخ نگارش منشور وزین کوروش هخامنشی بیشتر ثابت میکند .چون انصافا» مدت زمان زیادی برای پی بردن به یک کلاه برداری تاریخیست (باصطلاح) .
    و در چنین تاریخی (2548 سال پیش) حتی مکتوب کردن ریا کارانه ی این حرکت شرافتمندانه توسط یک جهانگشای استثنائی خود افتخاری ابدیست چون در آن دوران تنها امپراطوری روم (که فقط قسمت مرکزی حکومتش متمدن بود و سایر نقاط اروپای فعلی هنوز به چرتکه ی تاریخ نمی آمدند)نیز چنین حرکت شایسته ای را به خود ندید . حال سایر نقاط کره زمین بماند که از جهالت اعراب وحشی سوسمار خور خونخوارو بدور از تمدن دست کمی نداشتند.
    زیبنده است رسانه های ایرانی و غیر ایرانی به این گستاخی نویسنده ی ابله آلمانی که در تاریخ کشورشان لکه ننگ ابدی از جنایت اقوام انسانی و نزادپرستی دارند جوابی در خور ارائه کنند تا معنا و مفهوم قوم برتر را به درستی بفهمد. نفرین بر تو ای روزگار و نفرین بر تو ای نویسنده آلمانی. به امید بازگشت به اوج. امیر بیدل

  38. میتوانید متن کامل منشور حقوق انسانی کوروش بزرگ هخامنشی را در وبلاگم http://www.bidels.blogfa.com مطالع کنید

  39. باسلام. بنده نه علاقه ای به ناسیونالیسم مضحک و بی معنی ایرانی دارم و نه برایم مهم است که 2500 سال پیش فلان پادشاه چه غلطی کرده است. با این حال به عنوان یک خواننده بی طرف باید بگویم حرف های این مقاله بی نهایت خالی از مستندات عینی و علمی است. آیا غیر از آقای ویزهوفر و یا انگشت شماری افراد دیگر چنین مسئله ای را مطرح کرده اند؟ و آیا آنها که چنین گفته اند مدرکی تاریخی هم در دست دارند؟ اگر چنین است چرا در سرتاسر مقاله اثری از مستندات تاریخی به چشم نمی خورد و فقط در آن یک سری ادعاهای کلی به چشم می خورد که هر ننه قمری می تواند سر هم کند؟
    لااقل درباره افسانه بزرگی و بزرگ منشی کورش (که البته در دنیای امروز اهمیت چندانی هم نمی بایست داشته باشد) حتی تاریخ نویسان یونانی -که قاعدتا دشمنشان بوده اند- یا یهودیان سخن ها گفته اند و دلایل زیادی ذکر کرده اند. من به شخصه ترجیح می دهم تا دلیل مستدلی برای این اظهارات ارائه نکنند برای آن ارزش قائل نشوم.

  40. […] حقوق بشر کوروش کبیر “یاوه بزرگ”؟ منشور حقوق بشر کوروش کبیر “یاوه بزرگ”؟ هفته نامه “اشپیگل” چاپ آلمان در شماره 28 سال 2008 نوشته […]

  41. بی کفایتی نظام خودکامه جمهوری اسلامی در این که می انگارد تاریخ ایران بعد ازانقلاب شروع شده و …..آنها ولی فقیه و تمام اسلامسیت ها دشمنان واقعی ایران زمینند وقتی اقای خامنه ای جبار و ادم کش با دیدن شیراز می گویند به یاد جباران تاریخ می افتد ما ایرانی ها را چه بگوییم؟ آیا ایران تحت خودکامه های جمهوری اسلامی تحت اشغال نیست؟ که نه تنها مصالح ایران بلکه مردم تاریخ و فرهنگی با این عزمت و کوروشی پارسا و وارسته و ….. برایشان پشیزی نمی ارزد جز منافع اسلام و ترور و جنگ.اقای خامنه ای جبار و خودکامه تویی که حتی حرفهای یک وبلاگ نویس بلوچ را بر نمی تابی و او هموطنت را وحشیانه به دار می اویزی.
    کوروش همیشه پا بر جاست به امید روز ازادی ایران تحت اشغال جمهوری اسلامی و بازگشت به ایران و تمام مفاخرمان
    از بیگانه چه انتظاری دارید که با بی کفایتی مسئولان جمهوری اسلامی و نادیده انگاشتن تمدنمان آنها جرات هتک حرمت به کوروش بزرگ را می یابند.
    حال اگر در کور دهاتی در دوردست ترین جای دنیا کوچکترین چیزی راجع به حتی یک امامزاده گفته شود تلویزیون ضرغامی در بوق و کرنا می کنند.دنیا بداند جمهوری اسلامی ایرانی نیست منتخب ایرانی ها نیست و ماننددوران آل بویه …..تحت اشغال است.
    تقاضا دارم همانند اعتراض به 300و مجله ناشنال جئوگرافی petitionو اعتراضی تنظیم کنیم.
    جمهوری اسلامی بداند نرون مرد اما رم نمرد

  42. متاسفم که خودمان هیچ کاری برای او نکرده ایم و عوضش واسه کسای دیگه عید داریم و عزا داریم و … مشکل طرز فکر ماست و این حکومت که با کوروش هم سر جنگ داره.

  43. سلام
    میخواستم برای آقایی که با نام جسن کامنت گذاسته بودند ابراز تاسف کنم. چون ایشون همون مطالبی رو با اسم منشور کورش ذکر کردند که همون طور که در مقاله هم اشاره شده اصلا جز آن نیست. هرکس که 2 کتاب تاریخ خونده باشه میدونه که کورش در استوانه (یا به قول شما منشورش) اصلا نام مزدا رو نمیاره و فقط خدایان بابلی: مردوک،بعل و نبو را ستایش میکنه.
    در ضمن اینکه استوانه کورش بیانیه جقوق بشر نیست هم مطلب جدیدی نیست و خود من مثلا تو کتاب تاریخ سیاسی هخامنشیان نوشته پرفسور داندامایف هم که مال دهه 80 میلادیه همین ادعا رو خونده بودم.
    البته از آقای نویدار هم که اینقدر بی تعصب با قضیه برخورد کردند، خیلی ممنونیم.

  44. هيچ وقت ماه پشت ابر نمي ماند
    گهي زين به پشت و گهي پشت به زين
    نمي شنوم صداي هيچ پارسي را گويا استخواني به گلو مانده است

  45. ایران کشور بزرگی بوده بی شک و همچنین پادشاه بزرگی هم داشته
    من این حرفا رو از زمانی که بچه بودم دارم میشنوم
    شما مجانی کاری رو انجام نمیدی
    پس این همه شبکه و وبسایت چه طور دارن هر روز به وجود میان تا با یه بامبول جدید به خاک ایران بکوبن
    یعنی میشه باور کرد که اونا از جایی تامین نمیشن
    شاه ایرانم هر کسی که بوده حتما قوی بوده که تونسته این همه کار رو انجام بده
    ما امپراتوری بزرگی داشتیم ولی الان نداریم و دشمن نمی خوات که ما حتی به تاریخمون افتخار کنیم
    پس طبیعتا این خاک همیشه دشمن داشته و داره و دشمن هم سعی نداره مارو بکشه بالا پس میکشه پایین
    تا بی صدا زهرشو بریزه

  46. آنقدر تاریخ قلابی تو گوشمون خوانده اند که باور این مسائل برای بعضی ها کمی دشوار است
    یاشاسین آذربایجان
    نابود باد شونیزم فارس
    ==================================
    شما از یک سو شکایت می کنید که تاریخ قلابی در گوشتان خوانده اند و از سوی دیگر با دو شعار نابخردانه در آخر حرفتان خود را آماده می سازید که تاریخ قلابی دیگری در گوشتان بخوانند. به جای این چیزها بهتر است خود بخوانید و بیاندیشید و اجازه ندهید چیزی در گوشتان بخوانند.
    نویدار

  47. اظهار نظرات جالبی در مورد مقاله کوروش شده بود. بعضیها واقعاً جاب بودن!

    این مورد اتفاقات که اخیراً در مورد تاریخ ایران می افته اصلاً جای تعجب نداره. وقتی ما بدون هیچ دلیلی و اینکه اصلاً آیا به ما ربطی داره یا نداره میایم وقایع تاریخی کشورهای دیگه رو زیر سوال میبریم و دلیل و مدرک جور میکنیم که ثابت کنیم مثلاً فلان واقعه تاریخی اصلاً اتفاق نیوفتاده، خوب اونا هم مقابل به مثل میکنن. این که یه واقعه تاریخی در یه جایی از این دنیا اتفاق افتاده یا نیوفتاده زیاد فرقی واسه ما نمیکنه ولی مقاله های این چنینی که ناشی از مقابل به مثل کشورهای دیگه است هویت ما رو زیر سوال میبره. اتفاقاً من بر خلاف نظر یک عده از کسانی که نظر دادند، معتقدم ما باید به تاریخ و هویت خودمون متعصب باشیم، چرا که همه ما جزئی از اون هستیم. اگه قرار باشه ما خودمون تعصبی نداشته باشیم پس کی قراره این کارو بکنه! اصلاً این اتفاقیه که الان تو اکثر جوانهای این مملکت دیده مشه یعنی یه جور بی هویتی مدرن. این تاریخ چه بد و چه خوب مال ماست و ما باید ازش دفاع کنیم. فکر نمیکنم در جایی از این دنیا تاریخی به عمق و اصالت تاریخ ایران وجود داشته باشه. من فکر میکنم این که یه نویسنده خارجی چی در مورد تاریخ ما و یا خود ما مینویسه اصلاً مهم نیست، اینکه ما چه واکنشی و یا چه جوابی داریم و میدیم مهمه. به هر حال اگر همین الان یک نگاهی به دنیای امروز بندازیم، میبینیم که در سال 2008 میلادی اتفاقاتی داره میوفته که خیلی بدتر از چیزهای هستند که بگفته نویسنده مقاله در 2500 سال پیش در ایران بدست کوروش و نوادگان اون افتاده. بازم جای بسی افتخار که در ایران و در 2500 سال پیش اگر هم ظلمی توسط شاهان شده باز یه بیانیه حقوق بشر هم ارائه شده. الان چی؟ چقدر انسان بی گناه به خاطر دلایل مختلف که همه اون دلایل شکل مدرنی از همون دلایل 2500 سال پیشه توی جهان یا کشته میشن و یا آواره! مگه جنگهای صلیبی نبوده، مگه اسکندر نبوده، مگه هیروشما و ناکازاکی نبوده، مگه ویتنام نبوده، نکنه جنگ جهانی دوم رو هم کوروش و یا نوادگان اون راه انداختن! پس کسانی که امروز این مقالات رو مینویسن باید اینم بدونن که تاریخ خودشون زیاد سفیدتر نیست. به هر حال تو این وضعیت همه باید ایرانی باشیم حالا با هر زبانی، همدل و هم صدا از خودمون و هویتمون دفاع کنیم. اگر خودمون، فرهنگمون، هویتمون، اصالتمون و توانمندیمون رو باور کنیم بازم میتونیم همون ایران قدرتمند که به دنیا با آزادی و احترام به حقوق انسانها حکومت میکرد باشیم. با تشکر از شما.

  48. اصولا برای اینکه به کشورها مسلط شد باید آن کشورها به مناطق کوچکتری تجزیه شوند همانند شوروی سابق , یوگسلاوی و …
    برای اینکه آن کشورها تجزیه شوند باید پیوندهای بین مردم آن کشورها گسسته شود تا آن کشور آمادگی تجزیه را پیدا کند.
    برای تجزیه ایران باید پیوندهای تاریخی و چیزهایی که مردم و اقوام مختلف ایرانی را به هم پیوند داده گسست و برای اینکار بهتر است از تاریخ ایران شروع کرد تا ایرانی ها بعد از یک مدت از هم گسسته شوند و خود را پوچ بپندارند و بعد راحت و بدون جنگ همانند کشورهای ذکر شده آنها را تجزیه کرد به بخش های کوجک و آنگاه می توان بر جهان حکومت کرد. درست مثل یک بازی شطرنج !
    امیدوارم ایرانی ها آنقدر همه هر چیز که از غرب می شنوند را زود باور نکنند. اینها همانهایی هستند که تحصیل در برخی علوم را برای دانشجویان ایرانی ممنوع کردند !
    به امید آگاهی هرچه بیشتر ایرانی.
    سپاس

  49. اکثر کسانی که در بالا طرفداری از این نوشته کردند تجزیه طلب یا فریب خورده از این گروه ها هستند . واقعا متاسفم . تاریخ چیزی نیست که یک روزنامه بتواند یک شبه تغییرش دهد . البته اظهار نظر در مورد هرچیزی مجاز و آزاد است . مصلا» بنظر من مغولهایی که الان خود را ترک می خوانند و می خواهند بخشی از ایران را مانند ایران شمالی از ما جدا کنند حیوانات خونخواری هستند که 80 سال پیش ارامنه را به قتل عام کشیدند و هولوکاست ارمنی به راه انداختند.

    • شماهایی که عرب پرستید، قرمانسازیهایی از عرب بنام علی، حسین، ابوالفضل، مختار با ذهن بیمار عرب پرستی ساختید که روزهای آخرتان است و بزودی تمام بساط این خرافه پرستی و جهالت جمع خواهد شد و به زباله دان تاریخ خواهیم ریخت و دوباره به دوران طلایی و اقتدار کوروش کبیر خواهیم رسید، کوروش پیام آور صلح و آشتی جهانی، روز بروز دسته به دسته گروه گروه لشکر لشکر در ایران و جهان به دین خرافه پرستی و عرب پرستی پشت میکنند و به دین انسانیت و یکتاپرستی روی می آورند

  50. من همانی هستم که نوشته بالا را نوشتم فقط می خواستم اشتباه تایپی خودم را دست کنم . مصلا = مثلا

  51. سلام دوست من

    ما پارسها با برادران ترك زبان خود مشكلي نداريم

    اين گونه سخنها باعث نفاق بين ما ايراني ها ميشود

    در حال حاضر ما احتياج به اتحاد داريم

    اين گونه سخنها راه به جايي نخواهد برد

  52. سلام
    توی کشورای غربی دیگه رایج شده که واسه مطرح شدن چیزای عجیب غریب مینویسن و این چیزا طرفداراش بیشتره
    در نقوش تخت جمشید هیچ کس حتی در حال تعظیم هم دیده نمیشه و هیچکس اسیر نیست در زمانی که کشتن و اسیر کردن افتخار بوده
    این نوشته اشپیگل 2 ریال نمیارزه

  53. سلام بر خوانندگان این نوشته

    با خواندن ترجمه این مقاله کمی به فکر رفتم و چند مورد به ذهنم خطور کرد
    1. هدف نویسنده چیست ؟ اصولا این مقاله مربوط به کورش می شود؟ خوردن بلدرچین توسط سران کشورهای دیگه در زمان محمد رضا شاه پهلوی چه ربطی به این موضوع دارد ؟
    2. چرا قبلا یکی از تاریخدانان و باستان شناسانی مثل گزنفون(یونانی)، گیرشمن (فرانسوی)،دیودوروس سیوروس(تاریخ نویس)، هرودوت ، افلاطون ، فلویگل ، پرسی سایکس ، جورج لاورینسون ، ادوراد می یر ( آلمانی ) ، ویلیام دورانت ( تاریخ نویس و فیلسوف آمریکایی ) ، و در نهایت شخصیتهای دیگه ای مثل کنت در گوبینو ( سفیر فرانسه در تهران سال 1863)، ویکتور هوگو ، استرابون( جغرافی دان و تاریخ نویس ) ، بوسو ئه ( نویسنده فرانسوی ) ، شانو بریان ( تاریخ دان فرانسوی ) همچین حرفی نزدند! و همه این تاریخدانان و باستان شناسان و جغرافی دانان و نویسندگان و در نهایت شاعران معروف و سرشناس همه اشتباه کردند؟ چطور این افراد که در زمانهای مختلفی زندگی کردند با تحقیقاتشان نه تنها متوجه چنین موضوعی نشده اند بلکه همه با هم در انسان دوستی کوروش و بسیاری موارد دیگر از این دسته اتفاق نظر داردند ؟
    تمام نویسندگان غیرایرانی هستند و از ذکر نویسندگان و تاریخ دانان ایرانی خودداری کردم که شکی در مورد بزرگ کردن تاریخ خود توسط ایرانیها در میان نباشد. البته کمتر ایرانیها در مورد تاریخ خود چیزی می دانند.
    3. این مقاله را چند بار بخوانید …. همچین مقاله ای قبلا خوندید؟ .. این نوشته بیشتر شبیه فحش دادن نیست تا مقاله؟
    4. ماتیاس شولتس کیست ؟ تاریخ دان است ؟ محقق است؟ نویسنده است ؟ باستان شناس است ؟ اصولا همچین گفتاری برای مقاله از هر کدام از موارد ذکر شده منطقی می آید ؟ اصلا اگر شما بخواهید مقاله بنویسید به این صورت می نویسید ؟

    و در انتها برای کسانی که شک داردند یا منتظر پاسخ کس دیگری می شوند پیشنهاد می کنم که مطالعه و تحقیق کنند.

    من از کورش دفاع نمی کنم حقایق از او دفاع می کنند.
    ممنون که خواندید
    =========================
    در مورد روش نویسنده حق با شماست. او بخشی از یک واقعیت را گرفته و بزرگ کرده است. به گونه ای که آن چیزی هم که درست بوده است، مخدوش گشته است. به این کار می گویند روزنامه نگاری جنجالی و یا زرد نویسی که گهگاه حتی اشپیگل نیز از این کارها می کند. نمی توان گفت که آنچه او می گوید نادرست است. وقتی یکی می آید و متنی ساختگی را پخش می کند و می گوید این منشور حقوق بشر کوروش است و مدت ها همگان را به اشتباه می اندازد، این هم پاسخش است. با تمام اینها کوروش یک شخصیت برجسته تاریخی است و هیچ انسان آگاه به تاریخ در این مورد شک ندارد. ماتیاس شولتس یک روزنامه نگار است و این نوشته را بر اساس یک سخنرانی پروفسور ویسهوفر و گفتگوی تلفنی با او تهیه کرده است و اینجا و آنجا از خود نیز چیزهایی همچون یک انسان عامی و بیسواد افزوده است. برای اطلاع از تمام جریان نوشته های دیگر مرا پس از تماس با پروفسور ویسهوفر و دکتر گالاس در بخش تاریخ بخوانید.
    نویدار

  54. kasayi ke mikhan haghighato dar morede hakhamanesha(khakhanmanesha) bedoonan mitoonan ketabaye purpiraro bekhoonan ya be adrese zir morajee konan http://www.naria5.blogfa.com/ darzemn aghaye purpiraram tork nist va shiraziye.ostade tarikhe daneshgahe shiraz boodan ke dar morede hakhamanesha tahghigh mikonan.be natayeje jalebiyam residan.mitoonid bebinid

  55. سلام این مقاله توسط همون غربی هایی تهیه شده که
    فیلم 300 را ساختند.
    =======================
    دیگر نوشته ها پیرامون این موضوع را بخوانید. شاید دیگر همه چیز را توطئه نبینید که گویا هیچ کس کار و زندگی در جهان ندارد جز این که بر علیه ایرانی ها توطئه کند. در ضمن باورتان بشود که آن چه به نام «منشور حقوق بشر کوروش» پخش شده است، ساختگی است و این تقلب ها تنها به اعتبار ایران باستان لطمه وارد می کند و از ایراین امروزی تصویری زننده تر از آنچه که هم اکنون دارد، می سازد.

  56. این یک مقاله سیاسی بی ارزش است و علت نوشتن آن نیز تنفر شدیدی است که در این سالیان از ایران و ایرانی به وجود آمده. بسیاری افراد مشهور و معتبر از کوروش و تاریخ پرافتخار باستان ایران گفته اند کسانی مانند پروفسور فرای ایران شناس مشهور و استاد بازنشسته دانشگاه هاروارد که وقتی صحبت از این برهه از تاریخ ایران میشود مانند کسی که خود زاده ایران هست با افتخار از آن یاد می کند. حال نویسنده این وبلاگ که دیگر وضعش مشخص هست از چه تباری است!… لگد مال کردن تاریخ ایران که در طول تاریخ تا به امروز مورد بی مهری و تحریف قرار گرفته تنها کار انیران هست و بس!
    ===============================
    اگر شما این نوشته را می خواندید، متوجه می شدید که این یک ترجمه است و نه نوشته نویسنده این وبلاگ. همان ابتدای نوشته توضیح داده ام که گویا نخوانده اید. به جز آن پس از این ترجمه، چندین نوشته دیگر نیز آورده ام که این موضوع را از زاویه های متفاوت بررسی کرده اند. همین نخواندن ها و نیمه فهمیدن هاست که باعث عقب ماندگی های مزمن ایرانیان است که همیشه به حسرت گذشته نشسته اند و در توصیف همان گذشته نیز از خودشان مایه ای ندارند و آویزان این و آن از دانشگاه هاروارد و جاهای دیگر می شوند.
    نویدار

  57. آقای نویدار شما آیا پس از خواندن این مقاله ؛ قانع شدید که منشور کوروش جعلی و یا ساختگی است ؛ یا اینکه کوروش یک دیکتاتوری است که شما آنرا با ملاهای کنونی مقایسه میکنید؟
    اگر کسی توانسته شمارا فقط با یک مقاله تا این حد متحول کند باید به آن افرین گفت.
    =========================================
    متوجه نشدم که آیا شما از من پرسشی دارید و یا با نسبت دادن چیزی به من می خواهید دیدگاه خود را طرح کنید.
    1) شما در کجا دیدید که من کوروش را با ملاهای کنونی مقایسه کنم؟ من تنها می توانم به چیزی پاسخ دهم که خود نوشته باشم نه چیزی که شما به من نسبت می دهید.
    2) شما از کجا می دانید که دیدگاه من نسبت به منشور کوروش در پیش چه بوده و اکنون چیست که به این راحتی قضاوت می کنید.اگر دیدگاه مرا می خواهید بدانید، ابتدا بپرسید و سپس پاسخ مرا نقد کنید. این روش درست نقد و بررسی است. مجموعه نوشته ها پیرامون «کتیبه کوروش» در اینجا با این هدف گردآمده اند که یک درک عمومی به خوانندگان بدهند و همزمان کسانی را تشویق به پژوهش بیشتر در این مورد تشویق کنند. این انگیزه من در اینجاست. در ضمن این نخستین نوشته در این مجموعه است. آیا بقیه را نیز خوانده اید؟
    نویدار

  58. در این زمینه خوب است به چند نکته توجه کنیم :
    1- همزمانی این نوشته با موج جدید ایران ستیزی که با ساخت انواع فیلم های ضد ایرانی نظیر 300 و…. شروع شده تامل انگیز است.
    2- هر شخصیتی را باید در شرایط زمانی و مکانی خودش سنجید. با توجه به این موضوع کورش از بسیاری آزمونها سر بلند بیرون میآید و حتی درمقایسه با سرآمدان وفاتحان همه دوران مانند عمرخطاب، چنگیزا، تیمور، نادر ،اسکندر، سزار، ناپلئون ، تزار روس، هیتلر،بوش و…بسی پیشروتر و دارای نبوغ بالا و حس خودآگاهی انسانی قویتری دارد.
    3- این نوشته از جنبه ی خودستایی و نژادپرستی غربیان نیز قابل تامل است وبا توجه به اینکه آنها همه مفاهیم عالی فرهنگی ،انسانی ،علمی را فقط و فقط متعلق به خود میدانندبنابراین سعی میکنند این نقطه قوت را لجن مال کنند.
    4- از دستاوردهای کورش اگر به همین بسنده کنیم که بانی حکومت و نظمی گردید که به مدت بیش از دویست سال در محدوده بزرگی از ملل متمدن صلح بر قرار کرد و این امر سبب تبادلات بسیار فرهنگی ،مذهبی و اقتصادی در جهان باستان گردید،می توانیم وی را یکی از بزرگترین و انسان ترین و به بیان اهل کتاب مسیح دوران بنامیم.پس از دوران هخامنشی جهان هیچگاه آن دوره طولانی صلح را تا به امروز دیگر تجربه نکرد.
    5- در دوران تاریک و بی مسئولیتی باستان ، اینکه کسی منشوری تدوین میکند ولو برای تبلیغ ، که در آن حقوق شهروندی انسانها را تبیین و تنظیم کرده ، آیا خود به تنهایی بر فضیلت چنان فرمانروایی اشاره ندارد.توجه به حقوق انسانها در اوج قدرت یک حاکم بلامنازع ، انصافا یک ارزش مثبت است و آنهم در دوره باستان، ارزش تقدیس و تکریم بسیار دارد.
    6- به هرحال اداره یک قلمرو بسیار وسیع ، با امکانات ترابری وارتباطی و مخابراتی و… آن دوران اقتضائات خودرا داشته است. امروزه با وجود این همه ادعا ، کشتار صدها هزار انسان بیگناه،غیرنظامی، پیر وجوان ، زن و کودک ، بر اساس کدام موازین بین المللی و انسانی قابل توجیه است!
    ======================================================
    1) من در اساس اعتقادی به چیزی چون توطئه علیه ایران ندارم. جنین چیزی وجود ندارد و ساخته و پرداخته بخشی از ایرانیان است که گمان می برند جهان کاری جز این ندارد که برعلیه ایران توطئه کند. ایرانیان گمان می برند که تافته جدابافته هستند و تاریخشان خیلی خیلی ویژه است. ایرانیان یکی از ملت های این منطقه هستند با بسیاری ویژگی های خوب و بد، همچون دیگران. کسی هم در دنیا بیکار نیست که بنشیند فیلم 300 بسازد که ایرانی را بدنام کند و یا نوشته ای در اشپیگل بنویسد با هدف ضربه زدن به تاریخ ایران. یادتان نرود که هر چه از تاریخ کشور خود می دانید را مدیون دانشمندان همین غرب «توطئه گر» هستید و ملت ایران هنوز عرضه این را نداشته است که یک ایرانشناس قابل به جهان ارائه کند که تاریخ کشور خود را بشناسد و بشناساند.
    2) کوروش یکی از رهبران ویژه و نادر آن دوران است و مایه افتخار تاریخ ایرانی که اتفاقا برای افتخار چیز زیادی ندارد. در ضمن مقایسه کوروش با هیتلر از سوی شما به جا نیست. کوروش یک شخصیت تاریخی است و مال زمان خودش. ایرانی امروز از دیدگاه فرهنگ و احساس و خیلی چیزهای دیگر به آمریکایی و چینی و آفریقایی بسیار نزدیک تر است تا به ایرانی 2500 سال پیش.
    3) در تاریخ هخامنشی کجا ما دویست سال آرامش داشتیم؟ هخامنشیان در کل 220 سال حکومت کرده اند. اصلا در کجای تمامی تاریخ ایران کی دویست سال به صلح گذشته است؟
    4) هر چه بوده در تاریخ ایران تمام شده است و متاسفانه ایرانی امروز هیچ چیز آن را در فرهنگ و تمدن خود ندارد. چیزهای خوب را به ارث نبرده است و چیزهای بد را با چنگ و دندان چسبیده است. چسبیدن به گذشته مشکلات و فلاکت امروزی انسان ایرانی را حل نمی کند. چه فایده دارد «امکانات ترابری وارتباطی و مخابراتی» به قول شما وقتی می بینیم که ایرانی با وجود جاده های نسبتا خوب و اتوبان های مدرن و عالی بدترین راننده دنیاست با رتبه اول جهان در 27000 کشته در سال و ایرانی که هنوز کد پستی خانه اش را بلد نیست و استفاده نمی کند ولی به چاپارهای ساسانی پز می دهد و ذهنش پر از خرافات و جهل و رفتارهای نامعقول است؟ خیابان هایش پر از زباله است و شهر نشینی بلد نیست ولی به تخت جمشید می نازد؟
    چسبیدن به گذشته پرافتخار چیزی را حل نمی کند و کمکی هم نمی کند که مشکلات امروز را دور بزنیم و چشمان بر آن ببندیم. اگر احمدی نژاد را برداشتید و کوروش مانندی بر سر کار گذاشتید، حساب است!
    نویدار

  59. من نگفتم نوشته شماست بلکه اشاره من به ذوق و شعف بیش از اندازه شماست که در لا به لای نوشته ها و همینطور انتخاب عناوینی مانند «یاوه بزرگ» به خوبی مشاهده میشود! فهمیدن اینکه با تاریخ ایران و مشاهیری مانند کورش کبیر و غیره مشکل دارید چندان سخت نیست. چیزی که باعث عقب ماندگی ما شده این هست که افراد با ایدئولوژی های رنگارنگ و نگاه نژادی به همه چیز نگاه میکنند حتی اگر آن تاریخ ایران باشد!…. نویسنده آن مطلب چنان دچار فقر سیاسی و تاریخی و فرهنگی است که عاجز از درک کوچکترین واضحات اجتماعی و سیاسی ایران هست……. اگر علارغم تمامی تبلیغات منفی منشور پادشاه باستانی ما به عنوان اولین سند حقوق بشر در تالار سازمان ملل قرار بگیرد و نام ما از کنار نام القاعده و اعراب به سمت ملتی با تمدنی ممتاز برود این چه چیز از کشور و مردم ما کم میکند؟ آیا باعث افتخار یک ملت نیست؟ پس چرا چنین به افتخارات یک ملت حمله می کنید؟
    تاریخ یک ملت شناسنامه یک ملت است ، درک چنین امر واضحی اینچنین سخت هست که ما را به خاطر ارج نهادن به آن محکوم می کنید؟

    جواب دکتر کاوه فرخ را به مقاله سیاسی اشپیگل بخوانید:

    http://drshahinsepanta.blogsky.com/1387/05/04/post-72/
    =======================================
    شما برداشتهای خود را به من نسبت می دهید. زمانی می شود یک تبادل دیدگاه انجام داد که کسی نیاز به تکذیب مدام نداشته باشد که من اینرا نگفتم و آنرا نگفتم. اکنون یک بار دیگر:
    1) در نوشته من شوق و شعفی نیست که کسی کوروش را منفی طرح کند. کار من طرح واقع بینانه دیدگاههاست. اگر شما تملق ها و خودشیفتگی های رایج میان بسیاری از ایرانیان را در نوشته های من نمی بینید، دلیل روشن دارد.
    2) «یاوه بزرگ» از خود نوشته اشپیگل برداشته شده است و از من نیست. گیومه و علامت سوال در تیتر را هم ندیده اید و بی دقتی کرده اید.
    3) جالب است که انبوه اسنادی را که در این مورد گذاشته ام، هیچ تردیدی در دیدگاه شما به وجود نیاورده است و شاید تنها همین نوشته را خوانده اید و نوشته های بعدی را نخوانده اید و کماکان از «منشور حقوق بشر کوروش» سخن می گویید. این نام جعلی است. چرا نمی خواهید آنرا بپذیرید؟ چرا خود تحقیق نمی کنید به جای آنکه این چیزها را در این وبلاگ بنویسید؟ همه اسناد را در اینجا گذارده ام. از کسی که خط میخی می داند بخواهید ترجمه های به فارسی، انگلیسی و آلمانی را مقایسه کند. این راه درست پژوهش است و اگر دلتلن به حال تاریخ ایران می سوزد، به جای چسبیدن به اسناد جعلی که بیشتر به تاریخ ایران لطمه می زند، دست به تحقیق بزنید. اگر به «افتخارات یک ملت» همانگونه که می نویسید، احترام می گذارید، از این دروغ پراکنی حمایت نکنید.
    4) جواب دکتر کاوه را پیش از نوشتن مقاله های خود خوانده بودم و مشکلی با دیدگاه او ندارم. اگر نوشته او را درست خوانده بودبد، متوجه می شدید که او اشاره ای به «منشور حقوق بشر» ندارد و به نوشته دیگری ارجاع می دهد. در عین حال آقای دکتر کاوه برای پاسخ به نوشته تبلیغاتی اشپیگل به همان زبان پلمیک پاسخ داده است. من از این زبان استفاده نکرده ام.
    5) ملت ایران اکنون مشکلات بزرگتری در زمان حال خود دارد و بهتر است این حساسیت را نسبت به زمان حال ایرانیان نشان دهید که بسیلر مهمتر است.
    6) فراموش نکنید که ایرانیان و شما هر چه از تاریخ ایران می دانند را مدیون ایران شناسان و شرق شناسان غربی و از جمله همین دو نفری است که در نوشته اشپیگل نامشان برده شده است. ملت بزرگ ایران حتی یک ایران شناس قابل قبول در دنیا ندارد. بهتر است به جای این حرفها در این مسیر کار کنیم و تاریخمان را خودمان تحقیق کنیم به جای وابستگی به دیگران و با ناسپاسی و ناسزاگویی به همانها که تاریخ خودمان را یاد خودمان داده اند.
    نویدار

  60. 1. اینکه در این برهه از تاریخ ایران که آماج حملات تبلیغاتی و رسانه ای قرار گرفتیم و عنوان تروریست را یدک می کشیم به نقطه روشن و پر افتخاری از تاریخ خود بتازیم و سندی که از تمدن درخشان ایران سرچشمه گرفته را با تیتری درشت یاوه بزرگ بخوانیم نشان از چه دارد؟

    2. ای کاش شما که چنین طرفدار نشان دادن واقع گرایی هستید آنهم با آوردن دقیق لغت یاوه بزرگ!! پاسخ دکتر کاوه فرخ را هم می آوردید تا شائبه یکجانبه گرایی شما قوت نگیرد.

    3. چرا مطالب را خواندم و پاسخ خود را نوشتم. اصل مورد اشاره شما(الان باز نگوئید نوشته من نیست کلی عرض میکنم) ترجمه ساختگی منشور است. من آن را تائید نکردم ولی این دلیلی برای رد منشور اصلی حقوق بشر کورش نیست! قسمتی از متن منشور کورش بزرگ را از سایت غیاث آبادی که گویا شما هم مطالعه کردید می آورم:

    همه مـردم گام‌های مرا با شادمانی پذیرفتند …… ارتش بزرگ من به صلح و آرامی وارد بابل شد. نگذاشتم رنج و آزاری به مردم این شهر و این سرزمین وارد آید ….. من برده‌داری را برانداختم. به بدبختی‌های آنان پایان بخشیدم. فرمان دادم كه همه مردم در پرستش خدای خود آزاد باشند و آنان را نیازارند. فرمان دادم كه هیچكس اهالی شهر را از هستی ساقط نكند ….. فرمان دادم تمام نیایشگاه‌هایی كه بسته شده بود را بگشایند. همه خدایان این نیایشگاه‌ها را به جاهای خود بازگرداندم. همه مردمانی كه پراكنده و آواره شده بودند را به جایگاه‌های خود برگرداندم. خانه‌های ویران آنان را آباد كردم. همه مردم را به همبستگی فرا خواندم ..!
    http://www.ghiasabadi.com/manshur.html

    در اینکه این متن نمونه بارزی از رعایت حقوق انسانها آنهم در 2500 سال پیش و شرایط خاص آن زمان است هیچ شکی نیست ولی مقاله اشپیگل با درماندگی در مقابل این متن اصلی ، آن را تبلیغاتی میخواند! اینجا سوالی پیش می آید: چرا باید کورش که با فتح بابل به قدرت بسیاری رسیده بود به قول متخصصانی که نامشان ذکر شده یک منشور تبلیغاتی از خود به جا بگذارد؟ در زمانی که کشتار و ویرانی رویه سپاه غالب بود و در کتیبه ها با افتخار از آن یاد می کردند ، کورش دستور میدهد تا یک منشور تبلیغاتی برای وی درست نمایند؟ این به نظر شما غیر واقعی و تا حدی مضحک نیست؟
    به کتیبه پادشاهان آن دوره نگاهی میکنیم:

    آشور نصیرپال، پادشاه آشور (884 پ‌م.) در كتیبه خود نوشته است: ‘‘… به فرمان آشور و ایشتار، خدایان بزرگ و حامیان من … ششصد نفر از لشكر دشمن را بدون ملاحظه سر بریدم و سه هزار نفر از اسیران آنان را زنده زنده در آتش سوزاندم
    در‌كتیبه سِـناخِـریب، پادشاه آشور (689 پ‌م.) چنین نوشته شده است: ‘‘… وقتی كه شهر بابِـل را تصرف كردم، تمام مردم شهر را به اسارت بردم. خانه‌هایشان را چنان ویران كردم كه بصورت تلی از خاك درآمد. همه شهر را چنان آتـش زدم كـه روزهای بسـیار دود آن به آسـمان می‌رفـت. نهـر فـرات را به روی شهر جاری كردم تا آب حتی ویرانه‌ها را نیز با خود ببرد.
    در كتیبه آشور بانیپال (645 پ‌م.) پس از تصرف شهر شوش آمده است: ‘‘… من شوش، شهر بزرگ مقدس … را به خواست آشور و ایشتار فتح كردم … من زیگورات شوش را كه با آجرهایی از سنگ لاجورد لعاب شده بود، شكستم … معابد عیلام را با خاك یكسان كردم و خـدایـان و الـهه‌هـایشان را به باد یغما دادم.
    در كتیبه نَـبوكَـد نَـصَر دوم، پادشـاه بـابل (565 پ‌م.) آمـده است: ‘‘ … فرمان دادم كه صد هزار چشم در آورند و صد هزار ساق پا را بشكنند. هزاران دختر و پسر جوان را در آتش سوزاندم و خـانـه‌ها را چنان ویران كردم كه دیگر بانگ زنده‌ای از آنجا برنخیزد.»
    http://www.ghiasabadi.com/manshur.html

    4. پاسخ ایشان را خواندید ، پس باید متوجه شده باشید که ایرادات وی به گفته دکترهای مورد نظر شما کل مطلب اشپیگل را زیر سوال میبرد. آن چنان که دکتر فرخ هم از متن اصلی منشور سخن می گوید و سوالی از آقایان دکتر دارد که واقعا ترجمه منشور را مطالعه کرده اند؟!!!!
    جالب هست چون از لغت منشور حقوق بشر استفاده نکرده پس آن را رد می کند؟خیر ایشان از منظر یک تاریخدان به قضیه نگاه کرده و استناد به شواهد تاریخی. شما که از گفتمان و بحث اصولی دم می زنید چرا چنین ایرادهای بنی اسرائیلی می گیرید؟

    5. مشکل مردم ایران این است که با تاریخ هیچ الفتی ندارند و ملتی هستند که به خاطر فقر اطلاعات تاریخی از تجربیات گذشته بهره ای نمی برند. همانطور که گفتم تاریخ هر ملتی شناسنامه آن ملت است. شما از ما می خواهید دست از هویت و شناسنامه خود برداریم چون مشکلات دیگری داریم؟ این گفتار منطقی است؟

    6. فعلا همین داشته های تاریخی مدام از طرف برخی جریانها مورد تحریف و حمله قرار می گیرد و افرادی مانند شما با ترجمه و تفصیل مطالبی مانند همین مقاله اشپیگل آب به آسیاب پان ترک و پورپیرار میریزند(از روی عمد یا غیر عمد)
    ما همین قبا را که به مدد هموطنانی مانند شما بر تنمان لرزان شده را محکم نگه داریم ، شاهکار کرده ایم. باقی بماند!

  61. چه توقعی دارید که این خزعبلات سندیت پیدا نکند اینها را همان خودی ها شارژ می کنند که دو سال پیش حتی وجود کوروش را دروغ می دانستند. حرکتهای اینچنینی از داخل هدایت می شود تا ما حتی به گذشته خود هم دلخوش نباشیم چنین نویسندگانی از داخل کشور خودمان ساپورت می شوند. هویت ایرانی دیگر معنی خود را از دست خواهد داد
    ==============================
    من هیچ گونه نگرانی ندارم. اگر از روشهای پژوهش در دانشگاههای معتبر دنیا آگاهی داشته باشید، می دانید که با این حرفها و نوشته های از نوع اشپیگل هیچ چیز تکان نمی خورد. اما من برخی اوقات احساس می کنم که ایرانیان خود نیز به تاریخ خود اطمینان ندارند و اعتماد به نفسشان پایین است و این است که با هر حرکت ناچیزی که تاریخ آنها را زیر سوال ببرد، برآشفته می شوند. اگر تاریخ ماتی محکم باشد هیچ چیز در دنیا قادر به تغییر و تحریف ان نخواهد بود.

  62. متاسفم که هنوز آدمهایی در ایران هستند که اسیر غربیها هستند و تا یه انسانی ادعایی میکنه می پذیرند این آقای آلمانی حتما هیتلر رو اولین بنیانگذار حقوق بشر می دونه
    روشنفکری تابع غرب بودن نیست

  63. یه جامعه شناس یا یه روانپزشک باید به این پاسخ بده : چه طور یه نفر در وصف تاریخ ایران باستان کتاب مینویسه و بعد نقضشون میکنه ؟

  64. به قولی (کافر همه را به کیش خود پندارد)این آقای اشپیگوووول از تاریخ معاصر آلمان سرخورده شده و به تمام بزرگان و مشاحیر دنیا به دیده شک و تردید نگاه میکنه.
    نه برادر من 2500 سال پیش نه سازمان مللی بوده نه ناتویی و نه کنوانسیون ژنوی.وقتی توی یه بیابون سوزان یه چشمه آب پیدا بشه هر چند گل آلوده غنیمته
    این آغایان همان کسانی هستند که فیلم 300 را ساختند
    من به عنوان یک پارسی افتخار می کنم که از تبار کورشم

  65. از افشا:

    کورش که با نفت آمد
    پالانی سرسخت آمد
    آریا بازی وارد شد
    عاقل بودن راکد شد
    نفتو حسابی بردند
    با نام آریا خوردند
    رضا پالانی شاه شد
    کورش و آریا ماه شد
    شاه نوکر انگلیس
    هم دزد بود و کاسه لیس
    دزدان دورش نشستند
    تا ملتو شکستند
    انگلیس نفتو میبرد
    پالانی خیلی میخورد
    آریا بازی ایده شد
    حقیقت دزدیده شد
    تحریف تاریخ آمد
    کورش ز مریخ آمد
    آمده دشت مرغاب
    ساکن شد و رفت بخواب
    انگلیس نفتو میبرد
    پالانی خیلی میخورد
    دزدان همه شاد بودند
    عضو حزب باد بودند
    تاریخ دروغ میساختند
    آریا فروغ میساختند
    شاه که تریاکی بود
    او دزد چالاکی بود
    در عالم هپروت
    کورش پرست و طاغوت
    از نفت دزدی میکرد
    نوکری مفتی میکرد
    وقتی که کورش اومد
    انگلیس بجوش اومد
    از خوردن نفت ما
    شد مثل یک اژدها
    آتش زد هستی ما
    آریا شد هستی ما
    اگر چه نفتو خوردند
    ولی آریا آوردند
    آریا چه دل خوش کنک
    بزرگ مثل بادکنک
    هم خوشگل و ناز بود
    توی تاریخ دراز بود
    اما تاریخ غربی
    برای خلق شرقی
    فکر ما رفت به آریا
    نفت ما رفت بدریا
    آن کس که آریا رو دید
    رفتن نفتو ندید
    خادم انگلیس شد
    ظالم و کاسه لیس شد
    ادعای وطن کرد
    ملتو تو کفن کرد

    **********
    مطلب شما در سایت کپی شد تا خوانندگان بیشتر باشما و این نوشته شما آشنا شوند انشااله همیشه برای اشاعه حقایق کوشا و موفق باشید

  66. سخنی از ناصرخسروکه در کتب تازيان نقل شده است :
    ناصرخسرو مي گويد : اعراب را نه در کار دين هيچ خصلت يافتم و نه در کار دنيا آنها را نه صاحب عقل تدبير ديدم و نه اهل قوت و قدرت آنگاه گواه فرومايگی و پستی همت آنها همين قدر که آنها با جانوران گزنده و مرغان آواره در جا و مقام برابرند و فرزندان خود را از راه بينوايي و نيازمندی زنده به گور کرده و مي کشند و يکديگر را در اثر گرسنگی و درماندگی مي خورند از خوردنيها و پوشيدنيها و لذتها و کامرانيهای اين جهان يکسره بيبهره اند بهترين خوراکی که منعمانشان مي توانند به دست آورند گوشت شتر است که بسياری از درندگان آن را از بيم دچار شدن به بيماريها و به سبب ناگواريها و سنگينی نمي خورند . اهورا مزدا ايران را از شر دشمنان نگاه دار

  67. کورش بزرگ در روایتهای دینی

    کورش کبیر اولین پادشاه هخامنشی، افزون بر ایرانیان ، به دلیل صدور نخستین اعلامیه حقوق بشر نزد همه جهانیان و دانشمندان(ویل دورانت، ویکتور هوگو، کنت گوبینو، هگل، شاتوبراین، پاپ کلمنتوس ۵ ، بوسویه، ناپلئون، دانیل روپس، گیرشمن و…) محترم است .در دوران باستان نیز بسیاری از اندیشمندان (مانند افلاطون، فیثاغورث، هرودت، گزنفون، دیودور سیسیلی و…) او را ستوده اند.

    کوروش بزرگ بنا به پژوهشهای ۱۰۰ ساله اخیر دانشمندان مسلمان همان ذوالقرنین (که برخی او را بدلیل سخن گفتن خداوند با وی «و قلنا یا ذا القرنین» پیامبر الهی می دانند) است که در سوره کهف قرآن (آیات۸۳ تا ۹۹) از او یاد شده است. از جمله معروفترین این محققان می توان به افراد زیر اشاره کرد:
    مولانا ابوالکلام آزاد مفسر بزرگ قرآن و وزیر فرهنگ هند در زمان گاندی در تفسیرالبیان ( ترجمه تفسیر سوره کهف از باستانی پاریزی) ــ علامه طباطبایی در تفسیر المیزان ــ آیت‌الله العظمی ناصر مکارم شیرازی و ۱۰ نفر از مفسران بزرگ قرآن در تفسیر نمونه (مانند قرائتی، امامی، آشتیانی،حسنی، شجاعی، عبدالهی و محمدی) ــ تابنده گنابادی در کتاب سه داستان عرفانی از قرآن ــ آیت الله میر محمد کریم علوی در تفسیر کشف الحقایق (با ترجمه عبدالمجید صادق نوبری) ــ حجه الاسلام سید نورالدین ابطحی در کتاب ایرانیان در قرآن و روایات ــ دکتر علی شریعتی در کتاب بازشناسی هویت ایرانی اسلامی ــ سید صدر بلاغی در قصص قرآن ــ جلال رفیع در کتاب بهشت شداد _ دکتر فاروق صفی زاده در کتاب از کورش هخامنشی تا محمد خاتمی ــ دکتر حسنعلی پیشاهنگ در کتاب تاریخ ایران برای نوجوانان ــ منوچهر خدایار در کتاب کورش در ادیان آسیای غربی ــ آیت الله سید محمد فقیه استاد اخلاق، حافظ کل قرآن و عضو مجلس خبرگان دوم ــ استاد محیط طباطبایی ــ حجه الاسلام شهید هاشمی نژاد _ سر احمد خان بنیانگذار دانشگاه اسلامی علیگر هند.

    قاسم آذینی فر در کتاب کورش پیام آور بزرگ صفحه ۸۹ می گوید: خواجه عبداله انصاری در تفسیر ادبی عرفانی خود در سوره کهف پس از آیه «انا مکناه له فی الارض=ما او را در زمین نیروی بسیار دادیم» این دو را یکنفر می شمارد.
    دکتر فریدون بدره ای در کتاب کورش در قرآن و عهد عتیق پس از یکی دانستن کورش و ذوالقرنین از شیخ محمدباقر کمره ای شارح اصول کافی کلینی (از کتب چهارگانه شیعه) روایت می کند که: امیرالمومنین علی(ع) خود را مانند ذوالقرنین دانسته و به این همانندی افتخار کردده است.

    همچنین آیت‌اله سید محمدتقی موسوی‌ اصفهانی در نوشتاری با عنوان «شباهت‌های امام عصر (عج) و پیامبران الهی» با یادآوری حدیثی از امام حسن عسکری (ع) امام زمان را در برخی ویژگی‌های خود همانند ذوالقرنین می‌داند.

    کوروش نزد یهودیان ،زرتشتیان ، مسیحیان و مسلمانان از جنبه آسمانی و تقدس برخوردار است . در کتاب تورات ( اشعیا ـ دانیال نبی ـ حزقیال ــ ارمیای نبی ) از او به عنوان حضرت مسیح، بت شکن، فرستاده پروردگار، چوپان خدا،دست خدا، شکست دهنده فرعونیان، شاهین خدا، نجات بخش و دانشمند خدا نام برده شده است .
    درصحف عزرای پیامبر (حضرت عزیر) آمده است:کورش فرمود خداوند به من دستور داده است تا خانه ای برای او در بیت المقدس بسازم.
    ابوریحان بیرونی (قرن ۴ هجری) و غیاث الدین خواند میر (قرن ۶ هجری در کتاب حبیب السیر، جلد یک، صفحه ۱۳۶) از او بعنوان بانی بیت المقدس و مسجد الاقصی (یا همان قبله نخست مسلمانان) نام می برند.
    در تفسیر قرآن ابوالفتح رازی آمده است: که خدای تعالی بر زبان بعضی پیغمبران امر کرد پادشاهی از پادشاهان پارس را نام او کورش و او مردی بود مومن.

    مسعودی در کتاب مروج الذهب،صفحه۶۰۶ می نویسد :
    این خبر در انجیل هست که کورش پادشاه، ستاره را که هنگام مولود عیسای مسیح طالع شده بود،دیده بود…وما تفصیل این قصه را با آنچه مجوس ونصاری در باره ی آن گفته اند…در کتاب«اخبارالزمان» آورده ایم.

    آرامگاه باشکوه کوروش بزرگ در پاسارگاد طرحی گیرا ، باوقار ، متوازن ، مقدس و اهورایی دارد. ساختمان این گونه آرامگاه ، پیش و پس از آن ( به جز یک مورد و در اندازه‌ای کوچکتر که آن هم از نیاکان یا نوادگان کوروش است ) دیده نشده است .
    پس از اسلام در دوران پادشاهی اتابکان فارس (در قرن ۵ و ۶ هجری خورشیدی ) به دلیل جنبه تقدس آرامگاه ، مسجدی در اطراف آرامگاه ساخته ، درون آرامگاه هم محرابی از سنگ تراشیده و پیرامون آن آیاتی از قرآن به خط ثلث نگاشته‌اند.(دکتر رضامرادی غیاث آبادی در کتاب نقش رستم وپاسارگاد).
    قبله نمایی نیز در سنگ در کنار مهراب تراشیده اند.در زمان گذشته نوشته ای در آرامگاه به خط میخی بوده که متن آن ، چنین است :
    « ای رهگذر ، من کوروش هستم که پادشاهی جهان را به پارسیان دادم ، به مشتی خاک که پیکرم را در برگرفته رشک مبر .»

    پس از اسلام ( حداقل هزار سال) ، به دلیل ندانستن صاحب آرامگاه ، آن را به نام های مسجد مادر سلیمان(ع) ، مشهد مادر سلیمان ، گور مادر سلیمان ، گور سلیمان(ع) ، مشهد ام النبی ، مقبره سلیمان(ع) و مشهد مرغاب نامیده اند . همچنین بر روی تپه مشرف به آرامگاه باقیمانده یک دژ وجود دارد که به نام تخت سلیمان معروف است.
    حاج میراز حسن فسائی (در کتاب فارسنامه ناصری صفحه ۳۰۱) می نویسد : « مشهد محل شهادت و قبر انبیاء و اولیاء و بزرگان دین را گویند و چون این بلوک را مشهد ام النبی گفتند و چون عجم حضرت سلیمان (ع) و جمشید را یکنفر و پیامبر دانسته اند آنرا مشهد مادر سلیمان نیز گفته اند.
    که در هر صورت (چه سلیمان نبی، چه مادر او، چه جمشید و چه کورش) نشان دهنده الهی و سپند بودن صاحب آرامگاه است.

    در دشت مرغاب در پاسارگاد ، نقش برجسته‌ای از کوروش کبیر باقیمانده است که همچون فرشتگان ، با بالهایی آسمانی تراشیده شده است .
    نکته جالب است که ایرانیان از زمان باستان تا‌کنون این پیکره را مقدس می‌دانند و با اینکه پیکره‌های دیگر در سراسر ایران در اثر نادانی آسیب دیده است هیچ‌کس جرأت نداشته به این پیکره اهورایی آسیب برساند. هنوز هم تصور مقدس بودن این پیکره در میان مردم بومی باقی است .(دکتر بهرام فره وشی در کتاب ایرانویچ) مردم محلی دستان او را رو به قبله و در حالت نیایش می دانند.
    تا چند دهه پیش ، مراسم روز تاسوعا و عاشورای حسینی اهالی دشت مرغاب در دورادور آرامگاه پاسارگاد انجام می‌شد و مردم منطقه نذرهای خود را تقدیم آرامگاه می‌کردند و آن را همانند امامزاده‌ها با پارچه‌های رنگی و قفل می‌پوشاندند.( دکتر باستانی پاریزی در کتاب کوروش ذوالقرنین )
    آب رودخانه پلوار نیز همیشه آبی مقدس و شفابخش به شمار می آمد.(دکترعلیرضا شاپور شهبازی در کتاب پاسارگاد)

    دکتر جمشید صداقت کیش در ویژه نامه فصلنامه فارس شناخت در نوشتار مسجدهای فارس در صفحه ۸۸ می نویسد : در روایتهای اسلامی هم از مقدس و آسمانی بودن این جایگاه سخن بسیار رفته است از جمله در کتابهای زیر :
    ۱ ـ مسالک و ممالک ( اصطخری به سال ۳۲۰ هجری ) صفحه‌های ۱۰۹ و ۱۴۱
    ۲ ـ حدود العالم من المشرق الی المغرب ( نوشته شده به سال ۳۷۲ هـ ) صفحه ۱۳۱
    ۳ ـ اشکال العالم ( ابوالقاسم جیهانی به سال ۳۶۷ هـ ) صفحه‌های ۱۱۳ و ۱۲۳
    ۴ ـ نزهت‌القلوب ( حمداله مستوفی به سال ۷۴۰ هـ ) صفحه ۱۷۸

    در کتاب شیرازنامه نوشته زرکوب شیرازی ( سال ۷۴۰ هـ ) در صفحه ۱۴۴ آمده است:
    « نقل است که : شیخ محمد‌بن یزید عروس ( هم زمان با مأمون ۲۱۸ ـ ۱۹۸ هـ . ق ) نقل فرمود که در عهد او جمعی از زهاد و عرفا بیت‌المقدس به شیراز آمدند و طلب متصوفه و ائمه شیراز می‌کردند . ایشان را به من حواله کردند . سؤال کردم که سبب آمدن شما به این طرف چه بود و باعث این نهضت چیست ؟ گفتند که : ما در بعضی از اخبار خوانده‌ایم که در شیراز به طرف حوامه شهر مسجدی هست که آن را مسجد سلیمان (یا همان آرامگاه کوروش ) می‌گویند و در بعضی کوهستان که در برابر مسجد است ، چشمه‌ای هست و آن به چشمه مرغان (یا همان دشت مرغاب ) مشهور است . سلیمان نبی آن مسجد بنا کرده و آن چشمه از آثار قدم او پدید آمده . هر کس که در آن آب وضو سازد و در آن مسجد دوگانه‌ای بگذارد ، حق سبحانه و تعالی حاجات دین و دنیایی او برآورده گرداند. ما به این بیت متوجه گشتیم تا زیارت مسجد دریابیم .»

    در پایان بد نیست نگاهی داشته باشیم به گفتار استاد ابراهیم پورداود ( کتاب ذوالقرنین و کورش از محمد کاظم توانگر زمین): هر ایرانی همانگونه که مکلف است در صورت استطاعت در مدت عمر خود یک بار به حج مشرف شود شایسته است که یک بار هم به زیارت کورش که پایگاه ملیت ایرانی است خود را برساند. نه فقط بخاطر ایرانی بودن بلکه به جهت زیارت فردی که قرآن بیشترین تعریف (۱۷ آیه) در مورد یک زمامدار را از او کرده است.

  68. به اعتقاد من تمام کسانی که به تاریخ ایران و کوروش کبیر توهین می کنند مزدور رژیم جمهوری اسلامی و گشنه هستند به هر حال تاریخ قضاوت می کندو گواه همه چیز است اینکه کوروش ماند و رژیمهایی مثل صفویه سلجوقی غزنوی نه.بهتر است خودتان کمی بیشتر فکر کنید.
    ==============================
    کسی به کوروش توهین نکرده است به جز نویستده اشپیگل و آنهایی که به طور ناشناس ترجمه های قلابی استوانه کورش را پخش کرده اند.

  69. درود بردوستان ، برادران ، هموطنان وبرهمۀ انسانهای گیتی که جویندۀ حقیقت اند . ماایرانیان اگر به کوروش بزرگ می نازیم نه بدان خاطر است که او هنوز تنهافرمانروای بزرگ تاریخ است که برتمام گیتی مسلط بود ، آرزویی که اسکندر و چنگیز و تیمور و هیتلر و بوش وبوشهای دیگر به گوربرده وخواهند برد . نه بدان خاطر است که بنیانگذار ایران است . نه بدان خاطر است که پهنای سرزمینمان را به پنجاه میلیون کیلومتر مربع رساند (وسعت اتحاد شوروی بزرگترین کشوردنیا بیست ودومیلیون کیلومترمربع بود ). نه بدان خاطراست که نام ایران وایرانی رابرتارک جهان کوبید . نه .اینها همه مایه دلخوشی است ونه انگیزۀ اصلی آرمانی ما . مااگر جسارت آن داریم که خودرانوادگان اوبنامیم برای این است که به راه او که راه همۀ انسانهای آزاده وهوشمند و یکتاپرست است ، باورداریم . به چنین روی ، دشمنان آگاه وناآگاه اورا به پاسخی خردناگریز دعوت می کنیم . دعوت می کنیم چراکه پذیرش دعوت اجبارندارد تا آن کسان که خودرابه خواب زده اند تکلیف خود را بدانند !
    ای انسان هرکه هستی واز هرکجا که می آیی بدان که من کوروشم . همان که دنیا رافتح کرد واینک ازتمام آن سرزمین هایی که تسخیر کرده تنها همین اندک زمین را برای آرمیدن دارد ! وبگذار درهمین اندک زمین آسوده بیارامد! این جمله که خواندید نوشته ای است بر آرامگاه کوچک او که دربرابر اهرام وآرامگاه های شاهان هم عصر او که تنها بر یک کشور مثل مصر یا چین یا هند حکومت کردند و لی هرکدام داعیۀ خدایی داشتند براستی کوچک است . این نوشته وفقط همین نوشته بزرگترین سند حقانیّت اوست که با علم روانشناسی امروز روحیات والای او را باز نمایانده وما را ازهرگونه سند ومدرک دیگری برای دفاع ازاین ابرمرد بی نیاز می سازد ! هر چند مدارک ومستندهابه وفور موجود است . اکنون دوهزاروپانصدو پنجاه سال پس از آن را بنگریم . یک ایرانی دیگر . صحنه تالار دانشگاه کلمبیا . یک ایرانی کوچک اندام ، غریب ، که حتی زبان میزبان رانمی داند مورد اهانت مستقیم یک شخصیِت بظاهربرجسته ورئیس دانشگاه بزرگ پیشرفته ترین کشوردنیا ودر میان دیگر استادان و برجستگان قرار می گیرد . او دقیقاً حامل همان اندیشه وآرمانی است که بنیانگذار کشورش ( کوروش کبیر ) و بنیانگذار انقلابش ( امام سازش ناپذیر )داشته اند .ولو در دو مکتب متفاوت توحیدی ، مگر زرتشت نگفت راه یکی است وآن راستی است
    هرگونه شک در حقانیّت منشور کوروش مثل شک درآن چیزی است که دردانشگاه کلمبیاگذشت و آیا این ایرانی امروز قافیه راباخت ومیدان رابه حریف سپرد یا با متانتی باورنکردنی وبی آنکه آن همه تحقیر خراشی هرچند ناجیز به الماس روحش رسانده باشد پاسخی خردمندانه داد ؟ العاقل واشاره

  70. واقعا ازاینکه مردم را با حقایق آشنا می سازید ممنونم
    همه می دانند که کورش سگ پرورده خونخواری بیش نبوده و برای رسیدن به آرزوها و جاه طلبی های خودد از هر جنایتی دریغ نمی کرد.
    مرگ باد بر نژاد پرست و کسانی که از آنها حمایت می کنند

    مرگ باد بر کورش سگ پرورده و نوادگانش.
    ===============================
    البته من تمام اطلاعات موجود در این باره را در اینجا گذاشته ام برای دسترسی همگان. اما به نظر می آید که شما آنها را نخوانده اید و آنچه که گمان می برید «همه می دانند» تنها در انحصار شماست و ما نمی دانیم. ادبیاتی که استفاده کرده اید نیز نشان گر دید محدود شماست و گمان نمی کنم پیش و پس از خواندن آنچه من در اینجا آورده ام، در دیدگاه های شما تغییری پیش آمده باشد. وگرنه این گونه نمی نوشتید. این ادبیات یک انسان پژوهش گر و اندیشمند نیست.
    نویدار

  71. ما چرا باید به کسی مثل کوروش افتخار کینم؟
    در حالی درزمان حال ما کسانی رو داریم که انسان خاورمیانه ای رو قبول ندارند یا از هرودوت و گزنفون به کوروش نزدیک تر بودند و یا از ویل دورانت، ویکتور هوگو، کنت دو گوبینو، هگل، شاتوبراین، پاپ کلمنتوس ۵ ، بوسویه، ناپلئون، دانیل روپس، گیرشمن و نیز بسیاری از اندیشمندان مانند افلاطون، فیثاغورث، دیودور سیسیلی و… بیشتر از تاریخ میفهمن!
    و اما چند نکته در مورد مقاله (کفش اندازی) آقای شولتس:
    1. چیز هایی که ما از کوروش می دونیم از مورخین بزرگی مثله هرودوت و گزنفون بوده که نه کاتب درباری کوروش بودند و نه اصلا ایرانی بودند ، «این مورخین کتب خود را در زمان اردشیر و بعد از او تالیف کرده اند در عصری که عواطف و احساسات ملی یونان در برابر ایرانیان یکپارچه آتش بود.» کوروش کبیر ، ابوالکلام آزاد
    2. تو مقاله ایشون حتی یک ارجاع هم به یک پانوشت و یا منبع معتبر وجود نداره ، اصلا کل ساختارش مشکل داره!
    3. آخه آشور شناس شد ایران شناس.
    4. متخصص تاریخ هنر در شهر وایمار وشرق شناس از شهر کیل باستان شناسند یا پیرنیا و پاریزی و بدره ای و …
    5. چاپ در اشپیگل شد اعتبار مقاله؟ مگه مقاله علمی هستش که اول صحت و اعتبارش اثبات بشه بعد چاپ کنند. نویسنده یه چیزی نوشته اونام یه چیزی چاپ کردند! 
    6. به نظر شما تشابه بین این آقای ماتیاس شولتس و اون خبرنگار عراقی که واسه معروف شدن هفت پشتشو گور به گور کرد چیه؟ البته کسی با این آقای شولتس کار نداره ، آخه ما ایرانی های این دوره زمونه یه کم زیادی مهربونیم.
    7. و…

  72. http://www.parvizrajabi.ir/content/view/43/1/
    http://www.ghiasabadi.com/spiegel.html
    این دو تا نوشته به نظر من در این مورد نوشته های خوبی هستند به علاوه انکه نویسنده های معتبری هم دارند.
    به هر حال حرمت امام زاده به متولیشه…یه فکری بکنیم به حال نشستن رییس جمهور منتخب، محبوب، مردی، خاکی، گلی، نوکر مردم و هزارتا کوفتو زهر مار دیگمون که زیر نقشه ای نشینه که جهان عرب رو نشون میده و روش نوشتن الخلیج و گر نه مگه نوشتن این مقاله چقدر تاثیر گذار خواهد بود؟
    برای خوب بودن و عالی بودن فرهنگمون و هنرمون همون بس که ایرانشناس های بزرگی مثل آرتور پوپ و همسرش سالها در ایران زندگی می کنن و بعد از شاه درخواست می کنن در ایران به خاک سپرده بشن که در حال حاضر مقبرشون در ضلع شمال شرقی پل خواجو در اصفهانه.
    البته به نقل از ویکی پدیا ریچارد فرای هم جدیدا همین تقاضا رو از محمود جون کرده…
    خدا خودش به راه راست هدایتمون کنه…

  73. مرگ بر بی هویتانی که منکر همه چیز هستند وبا یک نوشته مغرضانه رنگ عوض میکنند وتا نوک دماغشان را بیشتر نمیبینند وبه قول دوستمان حزب بادی که چه عرض کنم شخصییت وشعورش به اندازه همون ناسزاهایی است که به دیگران بدون هیچ دلیلی میدهند اینها اصالت انسانی ندارن وتحقیقات چند صد ساله وتمام کتب تاریخی رو نقض میکنند. نه تاریخدانند نه محقق. یک مشت عقده ای بی هویت که به اجداد تازی حمله کننده به ایران میرسه ودر اخر با عرض پوزش از دیدار کنندگان از سایت

  74. آنچه که هویداست اینست که در طول تاریخ بیگانگان آزاد اندیشی و آزادگی مردم ایرانزمین را بر نمیتافتند.از اسکندر ملعون گرفته تا بنی عباس علیه لعنه در دورة اسلامی(بخاطر نزدیکی و اعتقاد مرد ایران به اهل بیت حضرت رسول ص) .بزرگترین سند تاریخی صالح بودن کوروش در منابع و کتابهای مقدس عهد عتیق و جدید قوم یهود و در دورة اسلامی در قرآن با عنوان ذوالقرنین امده است و اسناد ی که از کاووشهای باستانشناسی بدست آمده.برای مطالعة بیشتر میتوان به تفسیر المیزان در تفسیر سوره کهف نوشته مفسر بزرگ قرآن علامه طباطبائی مراجه شود.و اینکه در طول تاریخ بعد از هخامنشی در ایران بت پرستی و برده داری بطور کل هیچ جائی نداشته است
    ================================
    یک تصحیح کوچک با اجازه شما: عهد عتیق همان تورات است که در آن کوروش مقدس خوانده می شود. آن چه که شما عهد جدید نامیده اید، انجیل است که نامی از کوروش در آن نیست.
    با درود،
    نویدار

  75. فکر نمیکنم هیچ ایرانی از خواندن این چرندیات عصبی نشود
    هنور شعار ایرانی های اصیل گفتار نیک پندار نیک و کردار نیک است
    ………….
    خیلی خیلی داغون شدم…
    =================================
    دیگر نوشته ها را نیز در اینجا را نیز بخوانید. حقیقت این نیست که اشپیگل گفته، آنی هم نیست که آن ترجمه ساختگی می گوید.
    نویدار

  76. آهان!!! الانه كه قدرت ما ايرانيها به نمايش در بياد.
    اينكه ما هولوكاست رو انكار كرديم و محكوم شديم و وتحريم شديم و بد بختمون كردند. حالا اونا كوروش رو انكار ميكنن و ما چه كار مي كنيم؟ Nothing

  77. حسود هرگز نیاسود.

  78. فقط همین را بگویم

    آنچه خود داشت زبیگانه تمنا می کرد

    متاسفم که بعضی از ما زاده ایرانیم اما نان خودمان را در سفره بیگانه امریکا اروپا روسیه وچین و تازیان اشغالگر و دین فروش مکاتب ومذاهب وارداتی می خوریم دریغ وصد دریغ که مرغ همسایه غاز است!!!!!!!!!!!!!!

  79. درسته كه ویلدورانت و هردوت وگزنفون ایرانی نبودند ولی یهودی هستند و این وجه مشترك غالب تاریخ نویسان و تاریخ دانانی است كه درباره تاریخ ایران نوشته اند

  80. پاسخی منطقی عاقلانه به یاوه گویی ماتیاس شولتس و نویسنده این متن که کورش بزرگ را دیکتاتور می نامند.
    1) چرا هیچ سندی از شکنجه های کورش در دست نیست.
    2) اگر کورش یک دیکتاتور بوده چرا در کتیبه ها نقش وی را همچون فرشته ای با بال های گشوده هک کرده اند
    3) چرا در قرآن کریم از ذولقرنین (یعنی همان کورش بزرگ ) به زیبا ترین شکل یاد شده؟
    4) چرا در کتیبه های بابلیان آنقدر به وی احترام می گذارند که حتی او را مورد قبول مردوک می دانند؟
    5) چرا یهودیان کورش بزرگ را مسح شده توسط پروردگار می دانند و او را ناجی یهویان می خوانند؟
    6) چرا یونانیان، که کورش بزرگ سرزمین‌های ایشان را تسخیر کرده بود، او را سرور و قانونگذار می‌نامیدند؟
    7) به نظر شما تمامی تاریخ دان ها (حتی هرودوت که تمامی سخنانش بوی ضد ایرانی بودن و غلو کردن می دهد) تمامی پس از نام کورش از کلمه بزرگ استفاده می کنند؟
    آیا به نظر شما اینهمه تاریخ دان نفهمند و اینهمه کتیبه دروغ می گویند؟ و این آقای ماتیاس شولتس می فهمد؟
    آیا 2500 سال مردم احمق بوده اند و این آقا عاقل؟
    آیا شما کار اشتباهی نکرده اید که این مقاله بی معنی و مفهم و پوچ را بدون لحظه ای تعقل نقل کرده اید؟
    من راحت می توانم بگویم که شما یک قاتلید ولی آیا واقعاً شما قاتلید؟ مدرک دلیل موجه خود شما دم از دلیل موجه میزنید ولی اصلاً آن را رعایت نمی کنید.
    من خود یک تاریخ دانم و فکر نکنم که سخنان شما آقلانه باشد.
    لحظه ای فکر کنید. فقط لحظه ای
    =============================================
    یک تاریخ دان و پژوهشگر هیچ گاه این گونه سخن نمی گوید و به ویژه نوشته ای که مخالف دیدگاهش باشد را از خوانندگان خود دریغ نمی دارد و به کسی که همه دیدگاه ها را در اینجا می آورد بی احترامی نمی کند، تنها با خواندن یک نوشته از آقای شولتس این همه برنمی شتابد و دیگر نوشته های همین وبلاگ را از سوی ایران شناسان معتبر آلمانی که سخنان آقای شولتس را نیز نقد کرده اند را نیز می خواند و سپس به خود اجازه اظهارنظر می دهد. آن چه که در اینجا آورده اید، بیان گر دیدگاه بنیادگرایانه شماست که می خواهد برای همه تعیین کند که چگونه بیاندیشند و چه را بخوانند و چه را نخوانند. آنچه که در اینجا بیان کرده اید، چیز تازه ای در خود ندارد و تکرار حرف های همیشگی همه تاریخ نخوانده هاست. کاش می آمدید و همه نوشته ها را می خواندید و به عنوان یک تاریخ دان حرف تازه ای می زدید و ما گوش فرا می دادیم.
    در این که این دیدگاه توهین آمیز شما را از اینجا حذف کنم یا نه، هنوز تردید دارم.

  81. من به این این مقاله از زاویه دیگری نگاه می کنم و آن ملیت اروپایی نویسنده است! اشتباه نکنید من نژاد پرست نیستم برعکس معتقدم که بسیاری از این اروپاییان به ما آسیایی ها با دیده تحقیر نگاه می کنند و اولین واکنش آنان نسبت به هرچه که از سمت ما می آید انکار است!! البته ممکن است برخی از آنان مطلب یا موضوع را بپذیرند اما به تدریج و بسیار آهسته و یا با جرح و تعدیل.
    بعد از این مقدمه کوتاه باید بگو یم که هرگز نمی توان با نوشتن یک مقاله یک پدیده تاریخی را به راحتی زیر سوال که چه عرض کنم به لجن کشید!من یک تاریخ دان نیستم و ادعایی هم ندارم اما نیک می دانم و به آن نیز ایمان دارم که اثبات و یا رد هر موضوعی نیاز به بررسی کارشناسانه دارد بویژه رویدادی تاریخی که مربوط به بیش از 2500 سال پیش است! اما پس از سالها زندگی در اروپا دیده ام که اروپاییان برای مسایل تاریخی خودشان حتی اگر بسیار جزیی و کم اهمیت چقدر متعصب اند!!بسیاری از این اروپاییان آسیایی ها و از جمله ایرانیان را وحشی و فاقد تمدن می دانند! برای آنها حتما عجیب است که ملتی که امروزه اعدام وسنگسار،قصاص و … دارد چگونه مدعی داشتن اولین اعلامیه حقوق بشر است! من البته منظورم نویسنده این مقاله نیست این یک نظریه کلی است که می توان در مورد آن بحث و گفتگو کرد. من مطمئنم که اگر این آلمانها یک چیزی شبیه کوروش حتی در ابعادی بسیار کوچکتر و یا حتی نه چندان واقعی!!! داشتند امروزه به جای اعلامیه حقوق بشر می نوشتند اعلامیه کوروش کبیر و ما ایرانیها نیز اولین کسانی بودیم که برای آن هورا می کشیدیم!!!
    حالا من از مترجم این مقاله سوالی دارم اول اینکه فرض کنیم که ثابت شود این اعلامیه از بیخ و بن دروغ بوده است چه نتیجه ای عاید شما و ملت بخت برگشته ایران می شود!!؟؟؟؟؟؟ اکنون ما ملتی هستیم که به دلایل متعدد تاریخی و اجتماعی و سیاسی علیرغم داشتن تمدن و فرهنگی کهن(این را که دیگر نمی خواهید منکر شوید!!) تحقیر شده ایم؛حکومتی بر ایران حکم فرماست که سی سال است با تمام وجود تلاش می کند فرهنگ ایرانی را نابود و قوانین متحجر اسلامی را جایگزین آن کند! انگار تلاش 1400 سال آنان برای نابودی ایران کافی نبوده است! این را نیز بگویم مهم نیست که فرهنگ ما به طور عام خوب است یا بد!خیر ما تنها می خواهیم مثل بسیاری از مردم جهان هویت خود را داشته باشیم نه فرهنگ تقلبی عربی اسلامی را ؛ و این صد البته نژاد پرستی نیست این تنها باور به خود است همین! آقای مترحم شما هم نکند مثل رهبران جمهوری اسلامی علیرغم پز های دروغینشان در مورد ایرانی و فرهنگ آن ناراحتید که بر سر در سازمان ملل اعلامیه ای نصب است که نام ایران بر روی آن حک شده است! ناراحتی آخوند ها که دلیل روشنی دارد و ایضا این آقای پروفسور آلمانی!(همان طور که گفتم شک ندارم که اگر این اعلامیه بسیار کهن اگر منتصب به المانی ها بود این آقای شولتز هرگز چنین مقاله ای را نمی نوشت حتی اگر دروغ بود!!) در این که اروپاییان امروزه مردمی با فرهنگ و متمدنند شکی ندارم اما اصل قضیه این است که آنها ما را باور ندارند و به ما می گویند شتر سوار(kameltreiber!) شما چطور!! نوشتن این گونه مقالات توسط امثال شولتز نیز چندان بی ربط با نیت واقعی آنان نیست!!!! و در خاتمه باید عرض کنم که آلمانها بیش از اینکه به دیگران اعتماد کنند خود را باور دارند اما ما ایرانی ها برعکس تنها چشممان به دیگران است تا ببنیم آنها برای ما و راجع به ما چه می نویسند تا با کلماتی مانند معتبر و … بدرقه اشان کنیم!!!

  82. فکر می کنم لازم است درباره ی افسانه شیر دادن یک سگ به کوروش توضیحاتی بدهم …
    ماندانا فرزند آستیاک و مادر کوروش است … آستیاک به واسطه خوابی که می بیند و تعبیر معبران تصمیم به قتل نوزادی می گیرد که ماندانا از کمبوجیه باردار شده بود … این امر را به وزیرش هارپاک می سپارد،بعد از تولد کوروش هارپاک که رغبت چندانی نداشته کشتن کوروش را به عهده میترادات چوپان سلطنتی می گذارد که همسرش نیز در شرف وضع حمل است …بعد از زایمان همسر میترادات که سپاکو ( به معنی ماده سگ) نام داشت و تولد یک نوزاد مرده،میترادات پنهانی کوروش را با فرزند مرده ی خویش عوض می کند و جسد فرزند مرده را به عنوان کوروش تحویل دربار می دهد …

    این طور خلاصه نویسی و بازی با لغات که کوروش از یک سگ شیر می خورد بدون هیچ گونه رفرنس و مرجع و توضیح لازمی بیشتر نوعی بازی دادن خواننده است که از رسانه معتبری مثل اشپیگل انتظار نداشتم ….

  83. نویدار جان مقاله پاسخ دکتر کاوه از دسترس خارج شده …
    ==========================
    این لینک خارج از وبلاگ من است و در اختیار من نیست. به نظر می رسد که صاحب آن محدودیت ترافیک دارد که البته قابل حل است.

  84. ما ایرانی ها خیلی بد بختیم
    چون خودمون داریم خودمون رو تخریب می کنیم و دشمنامونو به آرزوهاشون خیلی بی درد سر می رسونیم وقتی ناصر پور پیرار می شه استاد ، عالم فرزانه و . . . دیگر باید فاتحه ی این مملکت را خواند
    من ساعت ها در باره این تیپ حرف ها تحقیق کرده ام
    خب اگه بخواهیم همه چیز را به همین سادگی ها زیر سوال برد خیلی ساده می شه گفت این سایت متعلق به اسراییل است
    این سایت گرگ است در لباس میش
    این هفته نامه اشپیگل سر دبیرش آلزایمر داره و شبا خودشو خیس می کنه
    یه مرده سرش گیر کرد لا نرده
    . . .
    آخه حرف مفت هم حدی داره هر کی هر چی گفت که لزوما درست نیست برید کتاب « از زبان داریوش ! . . . » رو بخونید ببینم بعدش روتون می شه دیگه سایتتون رو آپ کنید
    برید تاریخ هردوت رو بخونید ببینم دیگه از این حرفها می زنید ؟
    آخه همه دروغ میگن و اونوقت پور پیرار و دار و دسته مزدورش راستگوی مطلق شدن !
    وای . . . وای . . . وای بر ما . . . نه چرا ما ؟
    وای بر اونایی که این حرف های بی بنیه و بی دلیل منطقی که همه با تکیه بر گوشه های گنگ تاریخ زده می شوند رو باور می کنند
    من که بعد از بیست سال تحصیل و تدریس باستان شناسی در دانشگاه ها این حرف ها به نظرم مضحک است حالا اگه شما و آقا ناصر و اشپیگل بیشتر تاریخ می دونید که دیگه هیچی . . .
    ولی دوستان عزیز این حرف ها بنیه و اساسی ندارند و همه ساخته ذهن کثیف دشمنان کثیف تر ماست

  85. کورش ، دروغی به بزرگی تاریخ, در فوریه 20th, 2009 روی 13:14 گفت:
    درسته كه ویلدورانت و هردوت وگزنفون ایرانی نبودند ولی یهودی هستند و این وجه مشترك غالب تاریخ نویسان و تاریخ دانانی است كه درباره تاریخ ایران نوشته اند

    این حرف مال پور پیرار یا همان ناصر بنا کننده است که سواد تاریخی اش از بچه 15 ساله من هم کمتره

  86. ای بی غیرتا که همهش میخاین تمدن کشورتون رو زیر سوال ببرین اقای نویدار اگه میتونی از فرهنگ و تمدنت دفاع کن و اگه نمیتونی ضربه نزن

  87. کوروش به خاطر کمک یهودیها در جنگ با تمدن بابل آنان رو آزاد کرد نه به خاطر افکار بشردوستانه مگه ایران ملوانان انگلیسی رو به خاطر افکار بشردوستانه آزاد کرد از دوستان می خوام اینقدر سطحی و قرون وسطایی فکر نکنند برای همین است که هر دروغی از ظهور امام زمان گرفته تا کوروش کبیر و … رو بدون بررسی قبول میکنیم

  88. بهتر است شما پان ترک ها و همین طور نویسنده این اراجیف ، سری به گذشته خون بار و توحش آمیز و کثیفتان بزنید ، بعد در مورد تاریخ ما اظهار فضل کنید.

  89. With the Love of Perjury and with all due respect to the Persian Soul

    جعل کتیبه کورش کبیر، به خیالٍ یک اقدام وطنپرستانه!

    http://www.rfi.fr/actufa/articles/114/article_6733.asp

  90. جدا از فحش دادن به جائی نمیرسیم
    دلایل قوی بایدو معنوی نه رگ های گردن به حجت قوی
    بعضی ها فکر میکنند مثلا اگه کورش آدم بدی باشه یا خوب از فردا حقوق آخر برجشون نصف یا دو برابر میشه .این مجلات خارجی از بدو تاسیس تا حالا ودر اینده همیشه را جع به یک موضوع ثابت نظرات ضد ونقیضی را مینویسند.دقیقا مثل مواقعی که یک هیئت بلند پایه مثلا آلمانی برای امضای قراردارداقتصادی دقت شود به ایران می آیند مدتی قبل از ورود .رسانه های آلمانی شروع میکنند از جنبه های خوب انقلاب صحبت میکنند ووقتی میبینند ایران قراردادمیلیاردی با فلان کشور امضاء کرد ضد ایران فیلم میسازند. من حاضر نیستم یک هموطن خودم را چون در مورد یک مسئله تاریخی با من اختلاف نظر داره فحش بدهم .هموطن من حتی اگه بی دلیل از تاریخ ایران دفاع کنه که البته اشتباه است براش باید من بیشتر احترام قائل باشم از یک کشوری غریبه که اگه زورش میرسید ایران را جزو مستعمرات خودش میکرد.
    متاسفانه کاربرد اعضای تناسلی وارسال وحواله آن به یکدیگر در سایت های فارسی شاید بزودی موتور جستجوگر گوگل را هم به انحراف اخلاقی بکشد وبا تایپ کردن مطلبی در آن به جای جستجو شروع به عشوه آمدن کرده وکپ کند.مخالفین وموافقین هردو گروه شاد باشین

  91. برای همه ی کسانی که میگویند کوروش کبیر کتیبه ی حقوق بشر را ننوشته برایشان دعا میکنم که از عقلشون کار بکشند اگر کوروش بزرگ ادم بدی بود در قرآن به نیکی از او یاد نمیشد کمی مطالعه و تفکر برای همه اثبات میکند که این کتیبه را کوروش بزرگ نوشته واقعاً برای ایرانیهایی مثل شما متاسف هستم پس کتیبه ی بیستون را هم داریوش بزرگ ننوشته نقش رستم هم وجود خارجی ندارد و کعبه ی زرتشتیان هم دروغ محض است با کمی مطالعه میتوان فهمید که همه ی اینها وجود دارند هر کسی میخواد آدرس دقیق اینهارو بهش بدم به ای آدرس email :love_jigar2000@yahoo.com ایمیل بفرسته تا بفهمه ما ایرانی ها کی بودیم

    • به جای این حرفها بهتر می بود که اسناد اصلی ترجمه از خط میخی به فارسی و انگلیسی و آلمانی می خواندید و به ما نشان می دادید که در کجا سخن از حقوق بشر آمده. اگر هم به باستان شناسان اعتماد ندارید، خودتان خط میخی یاد بگیرید و آن را برای ما ترجمه کنید.
      اگر هم چیزی می خواهید به خوانندگان نشان دهید، لینک آن را اینجا برای ما بگذارید.

  92. یک جمله از کوروش کبیر:
    دستهایی که میبخشند از لبهایی که دعا میکنند مقدس ترند.

  93. گاها خنده ام میگیره وقتی بعضی نو شته ها رو درمورد این شاه های ایرانی میخونم دوستان همه ایرانی هستیم یه مقدار اون حس تعصب رو کنار بگذارید و یکم بیشتر فکر کنید خودتون رو ببرید بگذارید مثلا جای جناب کوروش … شما یه امپراطوری بزررگ دارید و میخواین قدرت مطلقش باشید .. طبیعتا همه از قوم ایران نیستند افرادی هستند از قوم ها و نژاد های مختلف … مسلما فرمانروایی یک بیگانه رو بر نمیتابند … دست به شورش و مبارزه ی مسلحانه میزنند در عوض شما چه میکنید ؟ اوه شما … من فرض میکنم اینقدر دچار غرور شدید و این قدر این اطرافیان تملق گفتن و چاپلوسی شما رو کردند حالا شما هی یه جورایی احساس خدایی میکنید … شما در نهایت بی رحمی دستور به قتل همه ی اونا میدید بکشید این پدر سوخته ها رو تا درس عبرت بشه برای دیگران … اکثر شاهان ایران باستان همچین وضعی داشتند یه عده ادم خل و چل که فکر میکردند خدا هستند و از هیچ کشتار و خونریزی برای حفظ قلمرو خودشون کوتاهی نمیکردند … . در ضمن این فقط یه دید کلی بود .. و البته به نظرم کاملا منطقی

    • در این که کوروش یک پادشاه با خصوصیت های ویژه و بسیار در رفتار با سرزمین های زیر سلطه مداراگر بوده، هیچ کس تردید ندارد. سخن این مجموعه نوشته های من در اینجا پیرامون وجود یک ترجمه ساختگی از کتیبه کوروش است.
      این تفکری که شما در اینجا «طبیعی» فرض کرده و به تصویر کشیده اید، بیشتر به زمان حال و حاکمان امروز ایران می خورد که شما ار آنها دفاع می کنید و به برخی از شاهان ایرانی. به این آسانی نمی توانید جمع ببندید.
      در ضمن در فارسی ترکیب «گاها» نداریم. واژه فارسی را نمی توان با دستور عربی چنین بلایی بر سرش آورد. بهتر است از واژه عربی «اغلب» استفاده کنید.

  94. پهلوی و شاهان آن نوکران بیگانه بودند و با سه کودتای بیگانه 1299-1320 و 1332 بقدرت رسیدند و یا در قدرت ماندند.
    اینها مزدوران ضد ایرانی بودند و دولتهای آنان دولتهای دلالان تولیدات غربی بود و منافع آنان همسو با منافع همان تولید کنندگان بود که در دنیا عامل بدبختی و کارهای زورگویانه هستند هم بر ملل دیگر و هم بر ملل غربی .مثلا هم اکنون 50 میلیون انسان در آمریکا فاقد بیمه های پزسکی و درمانی هستند که همه ناشی از همین سرمایه داران جهان خوار و نوکران منطقه ای آنان در دنیا از قبیل شاه و خمینی خائن و ملاهای فعلی ایران است که همان دولتهای دلتال تولیدات غربی و بیگانه را تشکیل داده اند و ده ها بار بیشتر از شاه در خدمت سرمایه داران جهان خوار هستند.
    اما چرا این دروغ این گئنه پیشرفت کرد و واقعیت جا زده شد. برای این بود که دنیای رسانه ها در اختیار همان غربیان و سود برندگان از حکومت مزدوران منطقه ای مانند شاه بود که ایران باستان گرایی و کورش پرستی را برای ایدئولوژی حکومت خود بکار بردند. امروز که ملایان اسلام را بجای کورش پرستی بکار میبرند برای همراهی بیشتر با آنان کم تر برای اثبات سفسطه آمیز آن دروغ فعالیت میکنند. گرچه در دنیای غرب و حاکمیت همان سرمایه دران جهان خوار بالا آمدن ترکها و اعذاب میتواند باعث تضعیفشان بشود و این سیاست کلی برای آنان است که در منطقه تحقیر اعراب و ترکان را پی بگیرند.رضا شاه و پسرشدر خدمت چنین سیاستی برای تقویت غرب بود

  95. در بین انسانهای دنیا هفده گروه پدری

    Y chromosome Haplogroups
    و حدودا چهل و شش گروه مادری موجود است.
    , Maternal Haplogroup
    یکی از کسانی که خود را آریایی و از نوادگان کورش میداند لطفا بمن بگوید از میان سیزده گروه مختلف پدری که با در صد بالایی در ایران موجودند کورش متعلق به کدام گروه است تا دوازده گروه دیگر پدری در ایران ادعای نواده کورش بودن و آریایی بودن را نداشته باشند. به هر حال گروه های پدری از سی تا چنج در صد جمعیت ایران را شامل میشوند و هر گروهی که انتخاب شود حداقل هفتاد درصد غیر آرایی و حداکثر تا نود وپنج در صد غیر آریایی خواهند بود. آیا نباید ادعا با واقعیت و علم موجود هم آهنگی داشته باشد و وفقط خیالات نباشد؟
    برای شناخت گروه های پدری و مادری به نوشته های زیر که بیش از هفتاد پست را شامل میشود توجه فرمایید
    منشا و هویت ژنتیکی ایرانیان
    http://efsha.squarespace.com/blog/2008/9/14/1.html

  96. اهانت به امام خمینی اهانت به اسلام است اما برای اولین بار دشمن اسلام کفار و کمونیستها و صهیونیست‌ها و غیره نیستند. الحمد لله دشمنان اسلام همین ایرانیان مسلمان خودمان هستند. مرحبا به امام خامنه‌ای و جناب احمدی‌نژاد دیگر احتیاج به ضد اسلامی خارجی‌ نداریم و مثل خودرو در همین کشور عزیزمان ضد اسلامی تولید می‌کنیم. هرچقدر احمدی‌نژاد و خامنه‌ای بگن باز هم خودشان دو تا مخترع و تولید کننده ضد اسلامند.مرحبا مرحبا . خامنه‌ای و احمدی‌نژاد نباید به هیچ وجه اسم آیت‌الله عزیز امام خمینی را به زبان ببرند و اسم این روح خدا را نجس نمایند.

  97. :)) چقدر جالبه كه لينك پاسخ دكتر كاوه فرخ خرابه!!!

    لطف كنيد اگر واقعا بيطرفانه يه همچين مطلبي گذاشتيد ، لينك سالم قرار بديد !!!

    http://www.savepasargad.com/New-050508/01.General-News/Newss-Pages/Dr.%20Farrokh_Farsi.htm

    • اینقدر بدبین نباشید. این نوشته 1/5 سال پیش نوشته شده است و لینک های خارج از وبلاگ که در اختیار من نیستند. اما از تذکر خوانندگان چون شما متشکرم که لینک ها را کنترل می کنند. این را نیز درست کردم.

  98. متاسفانه تاریخ را تحریف کردند و از خون آشامان کشور گشا منادی حق و برابری و مساوات شدند ، عدهای هم به علت احساس خلا از وجود غرور ملی به این سفاکان و ظالمان پناه میبرند

  99. با سلام

    تاریخ هرگز دروغ نمی‌گوید .هزاران سال بعد از کوروش و چهل سال بعد از مرگ و قیام مسیح در اورشلیم خیزشی به پا میشود و دولت روم ایک میلیون نفر از زن و مرد و کودک یهودیان را میکشد .هیتلر میلیونها نفر از یهودیان را قتل عام می‌کند .پیامبر اسلام بعد از فتح مکه به یهودیان یورش میبرد آنها را محاصره می‌کند و آب را برای آنان می‌بندد و تاکستانهای آنها را میسوزاند (قابل توجه که بستن آب بروی دشمنان ایک روش متداول در جنگ آعراب بود )با تسلیم شدن یهودیان اموال و زن و فرزندانشان به غارت میرود و هفصد مرد یهودی گردن زده میشوند .ولی‌ هزاران سال قبل کوروشی بوده که نه تنها قوم یهود را از اسارت آزاد می‌کند بلکه برای تمامی‌ قومها آزادی اجتماعی به ارمغان میاورد هر سربازی که به جان و مال و ناموس مردم از هر قومی تعرض میکرد حکمش اعدام بود .این در حالیست که صدو پنجاه سال قبل از تولد کوروش اشعیای نبی از طرف خداوند می‌گوید آی‌ کوروش آن‌زمان که من ترا به نام خواندم تو هنوز مرا نمیشناختی .و باز می‌گوید کوروش قوم مرا از اسارت نجات خواهد داد

    • ملا محمد فیض کاشانی عالمی شیعه است که در دوران صفویه به تنهایی در مقابل اجبار یهودیان کاشان به مسلمان شدن می ایستد و هزاران یهودی کاشانی را که به زور مسلمان شده بودند دوباره یهودی می کند . چه قدر نامش در تاریخ آمده است ؟ پاسخ روشن است : هیچ . به شما می گویم چرا چون بلند شدن نامش منفعتی برای گروه خاصی نداشته . دوست عزیز شما در این دیدگاه با مخاطب بازی کرده اید داستان جنگ محمد با یهودیان کجا و کشتار چند میلیونی هیتلر کجا ؟ اگر اسلام یهودی ستیز بود این همه یهودی که تا قبل از ورود استعمار در ایران و عراق و دیگر کشور های مسلمان بوده اند چگونه زنده مانده اند ؟ به جای صحبت از روی تعصب کمی حق گرا باشید بد نیست .

  100. باستانگرایی که در نتیجه سرخوردگی ایرانیان اواخر قاجار در مقابل استعمار پدید آمده بود ابزاری شد برای توجیه استبداد رضاخانی توسط متفکران آن حکومت . این گونه بود که ایران باستان کورکورانه مدینه فاضله ای شد و باقی تاریخ اشتباهات بزرگ . زمانی که پسر کم کم جای بر پای پدر گذاشت این ابزار در ابعادی بزرگتر به کار گرفته شد . انقلابی که توسط مردم برای احیای حقوقشان و آگاهی یافتن از این بازی ها پدید آمده بود به دست عوام فریبانی افتاد که خوب این ابزار را شناختند و در دست گرفتندش . داستان استوانه کوروش هم از همین داستان ها ست . اگر به کوروش خارج از تعصبات به زمان خودش بنگریم پادشاهی نیکوست . مانند پادشاهان نیکوی شاهنامه . پادشاهی که عادل است و خارج از ذات شاهانه اش که انسان امروزی درکی از آن ندارد بهترین عملکرد را دارد . اما نمی توان او را پیامبر برابری انسان دانست . اشتباهی که این مقاله کرده است قضاوت درباره کوروش از روی کار های حکومت های امروزی ایران است . نویسنده بیشتر کوروش را مورد مواخذه قرار می دهد تا شیادان امروزی را . اشتباه در زمان در بررسی های تاریخی اشتباهی مهلک است که بسیاری انجام داده اند و می دهندش . که از همین اشتباه است که شامول فردوسی را شیاد می نامد . در آخر این که وظیفه ما قضاوت تاریخ نیست ، تاریخ درس است برای آموختن و کسی که به تاریخ افتخار کند هیچ کم از جاهلان پدر پرست ندارد .

  101. در جایی از ترجمه این کتیبه ی به دروغ منتصب شده به کورش نوشته شده: «تمامی اموال منقول و غیر منقول»!!!، آیا تا بحال از خود پرسیده اید که این لغات، ترجمه کدام لغت پارسی میخی یا بابلی میخی در آن منشور است؟ مسلماً میدانید که این خط بر اساس داستانهای موجود در تورات و سفرنامه هرودوت و با مقایسه با کلمات در خطهای میخی بابلی و عیلامی و آشوری شناسایی و ترجمه شده است ! حال لغات دشوار «منقول» و «غیر منقول» که در فارسی کنونی هم کمی صقیل است و معادل ندارند چطور در آنجا شناسایی و ترجمه شده خدا میداند ! من حیران مانده ام که این مردم چه زود باورند! شاید هم منافعشان ایجاب میکند آنجا که ناحق به منفعتشان است مزدوری کنند و دم بر نیاورند!
    با یک شمارش سر انگشتی و تقریبی، هر خط از آن منشور دروغین به طور میانگین دارای 10 لغت میخی بوده و حدوداً کمتر از 36 خط آن قابل خواندن است و سالم مانده . به عبارتی قسمتهای خوانا و قابل ترجمه ی آن حداکثر میشود 360 لغت (10×36)، ولی ترجمه ی منتشر شده ی آن بیشتر از 720 لغت را شامل میشود!!! با توجه به ساده شدن تمامی زبانهای مدرن نسبت به زبانهای باستانی تعداد لغات ترجمه عملاً باید کمتر از 360 باشد و نه بیشتر!!! ظاهراً دروغهایشان در مورد فرمان کورش و بزرگ نشان دادن فرضی او در کمتر از 720 لغت نمیگنجیده ! یعنی باید آن 720 لغت و نه کمتر تماماً گنجانده میشده تا آنان صد در صد به اهدافشان در جعل تاریخ برسند! ضمن آنکه نسبت به تاریخ ساخت آن که معمولا با روش رادیو کربنی صورت میگیرد شبهه بسیاری وجود دارد و تا حال به هیچ محقق مستقلی اجازه این تحقیقات داده نشده است، همچنین اجازه باز خوانی و ترجمه خط میخی روی آن به دانشمندان آزاد و بیطرف داده نمیشود !! بد نیست بدانید که از کورش در تورات به عنوان مسیح (نجات دهنده) قوم یهود یاد شده و برای آنان بسیار قابل احترام است، لذا برای بزرگ کردن او در دیدگان مردم دنیا و خصوصاً ایرانیان بمنظور ادعای مالکیت خود بر این سرزمین نیاز به مزدورانی بوده که کار ترجمه را در جهت منافع قوم یهود انجام دهند، با عنایت به اینکه تمامی خط شناسان و مترجمان خطوط و زبانهای باستانی ایران، یهودی بوده اند دیگر جای شک و شبهه ای در جعلی بودن تواریخ تحمیلی غرب به یونسکو و دانشگاههای معتبر دنیا باقی نمیماند، چرا که تنها مرجع علمی و تاریخی سازمانهای یاد شده همین یهودیان به ظاهر باستانشناس بوده اند. چرا هیچگاه اجازه نمیدهند تا محققان مستقل و آزاده نسبت به ترجمه خطوط میخی روی آن و استخراج تاریخ ساخت آن اقدام کنند؟ مسئله و منشوری با این اهمیت باید بیشتر بررسی شود که همان مالکانش که جعل کننده تاریخ ایران نیز هستند اجازه اینکار را نمیدهند ! چرا؟ مطمئن هستم نوشته های روی این منشور کاملا بی معنی و کپی و پیست تصادفی از خطوط میخی عیلامی برای رد گم کردن و ایجاد شباهت آن خظها بوده و همچنین یقین دارم که قدمت این منشور گلی به دوره بعد از رضا پالانی بازمیگردد .. چرا همه آثار هخامنشی بعداز رضا پالانی قلدر کشف شده و قبل از آن محض رضای خدا حتی یک اثر هخامنشی و حتی یک اسم از آنان در تواریخ ایرانی و عربی و باستانی موجود نمیباشد !!

  102. تاریخ ایران سراسرپرشده ازوطن فروشانی که باافتخار سرزمین خودرا تقدیم اعراب بدوی – مغولها واسکندرهاجانی کردند وحتی پا را فراترگذاشته ونام آن خون آشامان را برروی فرزندان خودگذاشته همچنین نقش رفقای سبیل کلفت وبرداران ریشدار رانیز نباید فراموش کرد وحالا کشورهای چپاول گر غربی که تاریخشان مالاما ل جنایت علیه بشریت است پابه میدان گذاشته وهمه باهم درمقابل فرهنگ کوروش وداریوش پرور ایران زمین قرارگرفته اند وشگفتا که نسل جوان وآگاه امروز ایران جانانه درمقابل آنان ایستاده اند بدون پول قدرت صلاح فقط با ایمان وعشق به ایران وتمدن شگفت انگیز آن .چه میتوان گفت وقتی همه تحقیقات باستانشنان ومورخین رابایک نظرمغرزانه زیرسوالمی برید -دوستان کمی از عقل خود استفاده ببرید

  103. من لزومی نمبینم مطلبی بنویسم یا کپی کنم و اینجا بذارم فقط این ترجمه استوانه رو به یه بچه 10 ساله هم نشون بدن میفهمه که هم یوهه نگارش وهم حتواش کاملا ده بیستمیه وامکان نداره این نوشته خدای نکرده تاریخی و واقعی باشه..قدمتش فوق فوقش به هفتاد یا با اغاماض به صد سال شاید برسه..همین

  104. من لزومی نمبینم مطلبی بنویسم یا کپی کنم و اینجا بذارم فقط ترجمه این استوانه رو به یه بچه 10 ساله هم نشون بدن میفهمه که هم شیوه نگارش وهم محتواش کاملا سده بیستمیه وامکان نداره این نوشته ،خدای نکرده تاریخی و واقعی باشه..قدمتش فوق فوقش به هفتاد یا با اغماض، شاید به صد سال برسه..همین.

    • شما این رو چرا منتشر نمی کنید؟ برای چنین کشفی حتما جایزه نوبل به شما خواهند داد. حتما لزوم ببینید و چیزی بنویسید.

  105. تا خون در رگ داریم پدر کورش بزرگ را می ستاییم تا چشتاااان در بیاد….

    • جناب آقای دکتر احمدی نژاد سلام؍
      جهانیان بخوبی یاد دارند که شما چگونه در مورد آقای مشایی قضاوت کردید. آقای مشایی در تلویزیون منشور کورش را با دو دست برداشت و ستود. لازم می دانم که این موارد را به شما در مورد کورش یاد آوری کنم:
      کورروش یک شیطان پرست ؍جنایتکار و غارتگر یونانی بود که شیطان یونانی «Zeus» را ستایش می کرد و بخاطر گناهان
      کبیره ای که انجام داده بود «کبیر» خوانده می شود.
      کورش با پدر بزرگ خود جنگید و پس از پیروزی بر او؍ وی را زندانی کرد. پدر بزرگ کورش پس از مدتی حبس در زندان کشته شد.
      کوروش با۲۵۰ هزار سربازش که مزدوران یونانی بودند توسط یک ملکه بیوه ایرانی به نام Tomyris شکست خورد.
      ۱۵۰۰ سال قبل از تولد کوروش ؍کلیمی ها به ایران مهاجرت کرده بودند
      منشور کورش تقلبی و جعلی است و در ۶۰ سال گذشته ساخته شده.
      .

  106. کاملا درست و منطقی است .شاید ربطی نداشته باشد ولی تاریخ ایران تحریف شده حتی درباره مغول ها خیلی از ایرانیها اگاه نیستند که دین اصلی ایلخانان (مغولهای حکمران ایران)اسلام و حتی شیعه بود و انطور که وصف شده بی رحمی بی حدی نسبت به کوروش نداشت اگر غیر از این بود بعد از صد و چند سال حکومت در ایران باید تکلم زبان مغولی تا بحال پایدار میبود پس اگر کوروش عادل بود مغولان بدون شک ازاده خواه تر از همه حکمرانان ایران بود در تاریخ ثبت شده نیازی به جدال ندارد

بیان دیدگاه